عید فطر مبارک-کلبه دوری و دوستی 10

به نام خدا 

سلام. 

از خانم شمسی و خانم طالبی ممنونم. 

ان شاالله این عید بزرگ بر همه مبارک باشد.

نظرات 206 + ارسال نظر
شمسی چهارشنبه 4 دی‌ماه سال 1392 ساعت 01:01 ب.ظ

سلام استاد
از پیام قبلی منظور خاصی نداشتم! می دونم که شما قصد دارید درس خونشون بکنید! من و دوستم هم پای تلفن راجع به چطوری خوندن آلی صحبت می کردیم(!!!!) که یهو ماجرا رو برام تعریف کرد!!! از اون جا که خیلی نگران افتادن این درس هست یکم شیطنتم گل کرد و خواستم استرسش رو بیشتر کنم!!!! بندا خدا فکر کرد حالا به حرف گربه سیاه بارون میاد و خدای نکرده این درس رو میفته و بقیه ماجرا!!!
انقدر ترسیده که فکر میکنه ممکنه شما امتحان رو تا حدی سخت بگیرید که بچه ها بیفتن!!! هرچی بهش میگم امکان نداره باورش نمیکنه!!!
در هر حال چهار-پنج نفری از این ورودی دوستای من هستن . امیدوارم همشون پاس بشن و آلی 3 رو هم با شما بگزرونن. اونم با نمرات خوب!!!

سلام. امیدوارم.

حسینی حقیقی یکشنبه 8 دی‌ماه سال 1392 ساعت 12:58 ب.ظ

سلام به استاد عزیز و دوستان خوبم.
امروز امتحان آلی پیشرفته داشتیم.نمیتونم بد چیزی رو بگم ولی میتونم خوبی یه چیز دیگه رو بگم :دانشگاه خودمون(سمنان)حرف نداره .
همین دیگ.خیلی دلم واسه همه و دانشگاه تنگ شده واقعا دوس دارم بیامو همه رو ببینم.
استاد از شما هم واقعا ممنونم شما استاد خیلی خوبی واسه من بودید و همیشه سپاسگزار شما هستم.

سلام خانم حسینی حقیقی. این طرفها آمدید سری بزنید خوشحال می شیم. بله من می فهمم چه می گویید! خدا را شکر گروه شما عالی است. این مطلبی است که همواره ادعای آن را داشته ام و خوشحالم که اکثر دانشجویان رفته به آن می رسند. روابط در این جا بر اساس کرامت انسان (دانشجو، کارمند، خدمه، استاد و ...) تعریف شده. این چیزی است که روی آن کار شده و آنرا نه تنها از دست نمی دهیم که در برابر هر زیاده خواه حسود دروغگوی کم بین عقده ای (!) از آن به قیمت هدف تیر بلا و تهمت شدن نیر دفاع می کنیم و در این راه پس از کمک خدا روی دانشجویانی چون شما حساب می کنیم. خدا را شکر.........................ممنونم از دید خودتان نسبت به من. سعی کرده ام در چارچوب فوق عمل کنم. اگر استاد خوبی برایتان بوده ام وقتی بودید و نبودم و به یادم افتادید برایم یک خمد و سه سوره بخوانید همان کاری که من برای مرحوم جوادیان که معلمی را یاد من داد انجام می دهم. ممنونم.

طالبی پنج‌شنبه 12 دی‌ماه سال 1392 ساعت 04:09 ب.ظ

به نام خدا
سلام.
امروز اولین برف زمستونی سر قشنگمونو سپیدپوش کرد.منظره شهر خیلی قشنگ ده بود.همه جا سفید سفید.چقدر رنگ سفید قشنگه.خدا کنه دلهامون هم مثل رنگ سفید پاک و سفید باشه و لکه ای سیاهی و بدی توش نباشه.

آمین

طالبی پنج‌شنبه 12 دی‌ماه سال 1392 ساعت 04:18 ب.ظ

امروز به عشاق حسین، زهرا دهد مزد عزا

یک عده را درمان دهد، یک عده بخشش در جزا

یک عده را مشهد برد، یک عده را دیدار حج

باشد که مزد ما شود، تعجیل در امر فرج

حلول ماه ربیع الاول مبارک.

طالبی پنج‌شنبه 12 دی‌ماه سال 1392 ساعت 04:21 ب.ظ

به نام خدا.
سلام.
پارسال نزدیک ماه ربیع الاول پیامکی تحت این عنوان واسم اومد :رسول گرامی اسلام صلوات الله علیه و آله فرمودند:

هرکس بشارت ماه ربیع الاول را به من بدهد من هم بشارت بهشت را به او می دهم.
امروز که توی اینترنت میگشتم دیدم نوشته بود این حدیث تحریف شدست.به علت زیر :
مرحوم شیخ صدوق(ره) در کتاب ارزشمند علل الشرایع این حدیث را به صورت حدیثی مسند از ابن عباس آورده است و آن حدیث این است:

«... عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ قَالَ‏ کَانَ النَّبِیُّ(ص) ذَاتَ یَوْمٍ فِی مَسْجِدِ قُبَا وَ عِنْدَهُ نَفَرٌ مِنْ أَصْحَابِهِ فَقَالَ أَوَّلُ مَنْ یَدْخُلُ عَلَیْکُمُ السَّاعَةَ رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ الْجَنَّةِ فَلَمَّا سَمِعُوا ذَلِکَ قَامَ نَفَرٌ مِنْهُمْ فَخَرَجُوا وَ کُلُّ وَاحِدٍ مِنْهُمْ یُحِبُّ أَنْ یَعُودَ لِیَکُونَ هُوَ أَوَّلَ دَاخِلٍ فَیَسْتَوْجِبَ الْجَنَّةَ فَعَلِمَ النَّبِیُّ(ص) ذَلِکَ مِنْهُمْ فَقَالَ لِمَنْ بَقِیَ عِنْدَهُ مِنْ أَصْحَابِهِ سَیَدْخُلُ عَلَیْکُمْ جَمَاعَةٌ یَسْتَبِقُونَ فَمَنْ بَشَّرَنِی بِخُرُوجِ آذَارَ فَلَهُ الْجَنَّةُ فَعَادَ الْقَوْمُ وَ دَخَلُوا وَ مَعَهُمْ أَبُو ذَرٍّ(رَحِمَهُ اللهُ) فَقَالَ لَهُمْ فِی أَیِّ شَهْرٍ نَحْنُ مِنَ الشُّهُورِ الرُّومِیَّة فَقَالَ أَبُو ذَرٍّ قَدْ خَرَجَ آذَارَ یَا رَسُولَ اللهِ فَقَالَ(ص) قَدْ عَلِمْتُ ذَلِکَ یَا أَبَا ذَرٍّ وَ لَکِنْ أَحْبَبْتُ أَنْ یَعْلَمَ قَوْمِی أَنَّکَ رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ الْجَنَّةِ وَ کَیْفَ لَا تَکُونُ کَذَلِکَ وَ أَنْتَ الْمَطْرُودُ مِنْ حَرَمِی بَعْدِی لِمَحَبَّتِکَ لِأَهْلِ بَیْتِی فَتَعِیشُ وَحْدَکَ وَ تَمُوتُ وَحْدَکَ وَ یَسْعَدُ بِکَ قَوْمٌ یَتَوَلَّوْنَ تَجْهِیزَکَ وَ دَفْنَکَ أُولَئِکَ رُفَقَائِی فِی الْجَنَّةِ الْخُلْدِ الَّتِی وُعِدَ الْمُتَّقُون»(علل الشرائع، ج‏1، ص: 176)

ترجمه روایت:

«ابن عبّاس گفت: روزى پیامبرخدا(ص) در مسجد قبا نشسته بودند و جمعى از صحابه به نزد آن حضرت شرف حضور داشتند. حضرت فرمودند: اوّلین کسى که بر شما وارد شود اهل بهشت است. اصحاب که این کلام را شنیدند برخى از آنها از جا برخاسته و بیرون رفتند و هر کدام سعی داشتند زودتر از دیگرى به مسجد برگردد تا اوّلین نفر محسوب شده و بدین ترتیب مستوجب بهشت گردد.

پیامبر(ص) از حرکت ایشان آگاه گردید. خطاب به جماعت باقیمانده فرمودند: به زودى جماعتى بر شما وارد مى‌‌‏شوند که هر یک بر دیگرى پیشى مى‌‌‏‌‌گیرد، آن که بشارت بمن دهد که «ماه آذار» خارج شده اهل بهشت مى‌‌‏باشد.

جماعتى که بیرون رفته بودند بازگشتند و در میان ایشان ابوذر(رحمة الله علیه) بود، رسول خدا(ص) فرمودند: در چه ماهى از ماههاى رومى هستیم؟

ابوذر عرض کرد: یا رسول الله ماه آذار خارج شده است.

پیامبر(ص) فرمودند: من خود این را مى‌‌‏دانستم منتهى خواستم این جماعت بدانند که تو مردى از اهل بهشت هستى و چگونه اینطور نباشد و حال آن که بعد از من تو را به جرم محبّتت به اهل بیت من از حرم من طرد مى‌‌‏کنند و پس از آن تنها زندگى کرده و غریب و تنها خواهى مرد و جماعتى به واسطه تو سعادتمند خواهند شد، آنان کسانى هستند که در تجهیز و تدفین تو سعى خواهند نمود، ایشان رفقاء من در بهشت جاوید خواهند بود، همان بهشتى که حقّ تعالى وعده‏‌‌‌اش را به متّقین داده است.»

در این جریان و این روایت؛ صحبت رسول خدا(ص) در مورد تبیین «صفات مؤمنین» بود و برای آوردن شاهد، با علم لدنی خود اشاره کردند که اولین کسی که از در مسجد وارد شود او چنین صفاتی را داشته و اهل بهشت خواهد بود؛ اما چون متوجه تحرکات عده ‌ای از اصحاب شدند این مطلب را که «هرکس مرا به خروج ماه آذار خبر دهد او اهل بهشت است» شرطی برای معرفی چنین شخصی یادآور شدند.

لذا چنانکه کاملا واضح است؛ کلام پیامبر(ص) تنها در همان زمان و مکان به عنوان «شرطی برای معرفی مرد بهشتی»، دارای مفهوم است و نه به معنای مطلق آن در همه زمانها و مکانها.

در حالی که این حدیث امروزه در بین برخی شیعیان اینگونه مطرح شده است که «هرکس در پایان ماه صفر در هفت مسجد را بزند و به پیامبر پایان ماه صفر را خبر دهد او اهل بهشت خواهد بود» که اصلا ربطی به مراد از آن کلام پیامبر(ص) ندارد.

شما چیزی میدونین درسته یا نه ؟

سلام.
کوبیدن در مساجد را که ظاهرا آیات عظام تایید نکرده اند اما من به شخصه از پایان ماه صفر خوشحال می شوم. یعنی از وقتی که متوجه شده ام ماه صفر خطرناک (!) است مقدرات (ظاهرا) بدی در صفر برایم پیش می آید (شاید قبلا هم پیش می آمده و متوجه نبوده ام) در هر حال من از پایان صفر خوشحال می شوم. پایان صفر بر همه مبارک.

حسینی حقیقی سه‌شنبه 17 دی‌ماه سال 1392 ساعت 11:08 ق.ظ

سلام بر استاد عزیز و دوستان خوبم
ای کسانی ک منو ب عنوان خرخون ترین انتخاب کردید جاتون اینجا خالیه(خرخون ریخته).اینجا بچه زرنگ کسی هس ک کتابو حفظ کنه و امتحان بده و نمرش کامل شه.جالب اینجاس ک خودشونم اعتراف میکنن ک حفظ کردنو بلد نیستن ولی ب هرقیمتی شده نمره میگیرن.سطح امتحانات هم ک از کارشناسی دانشگاه سمنان پایینتر(البته به جز تجزیه پیشرفته).در یک کلام اینجا حق کشی میشه_به قول یکی از اساتید همینجا کسی که دست استاد را بخواند درس نمیخواند-و اینجا همه سعی میکنن تا دست استاد را بخوانند.
بازهم از دانشگاه سمنان متشکرم.

سلام. ممنونم از لطفتون و اطلاعات ذی قیمتتون. خوشحالم که در حد توان به وظیفه مون عمل کردیم. -------------------------- بدبخت عقده ای هایی که از پیشرفت دانشگاه سمنان آتش می گیرند و به امید این که با عمل بیشتر و بیشتر به مسایل انسانی-دانشگاه هر چه بهتر شود و نکات منفی فعلی را هم نداشته باشد. باز هم ممنونم.

طالبی پنج‌شنبه 19 دی‌ماه سال 1392 ساعت 10:15 ق.ظ

به نام خدا.
مهردخت جونم سلام.چطوری؟خوبی؟دلم برات تنگ شده.یه سر بیا سمنان ببینیمت.موفق باشی.مهردخت برامون دعا کن.کمتر از ی ماه به کنکور مونده.

میرحسینی جمعه 20 دی‌ماه سال 1392 ساعت 05:02 ب.ظ

به نام خدا

ندیدم شهی در دل آرایی تو…. به قربان اخلاق مولائی تو….
تو خورشیدی و ذره پرور ترینی….. فدای سجایای زهرایی تو …
نداری به کویت زمن بینوا تر….. ندیدم کریمی به طاهایی تو……
نداری گدایی به رسوایی من….. ندیدم نگاری به زیبایی تو…..
نداری مریضی به بدحالی من……. ندیدم دمی چون مسیحایی تو….
نداری غلامی به تنهایی من….. ندیدم غریبی به تنهایی تو…..
نداری اسیری به شیدایی من…… ندیدم کسی را به آقایی تو…...

امید غریبانِ تنها کجایی؟
چراغ سرِ قبر زهرا کجایی؟
تجلی طاها… گل اشک مولا… دل آشفته داغ آن کوچه غم….گرفتار گودال خونین…. دل افکار غم های زینب….سیه پوش قاسم…. عزادار اکبر گل باغ لیلا….. پریشان دست علم گیر سقا….. نفس های سجاد…. نواهای باقر…. دعاهای صادق….
کس بی کسی های شب های کاظم… حبیب رضا و انیس غریب جوادالائمه….. تمنای هادی….عزیز دل عسکری….
پس نگارا بفرما کجایی ... کجایی؟

دلم جز هوایت هوایی ندارد…. لبم غیر نامت نوایی ندارد…. وضو و اذان و نماز و قنوتم…. بدون ولایت بهایی ندارد….
دلی که نشد خانه یاس نرگس….خراب است و ویران…. صفایی ندارد….
بیا تا جوانم بده رخ نشانم…………. که این زندگانی وفایی ندارد…………….

_______________________
سلام بر استاد عزیز و بزرگوارم وتمامی دوستان خوبم
دلم برای همتون تنگ شده و به شدت مشتاق دیدار... راستش با خوندن کامنت مهردخت یاد جشن فارغ التحصیلیمون افتادم چه روزی بود پر از خاطره ....
استاد برامون دعا کنید چون دعای معلم در حق شاگردش پیش خداوند حتما مستجاب میشه ان شاالله

خدا کنه یه روزی بشه که این متن بالا حرف حقیقی و از ته دلمون باشه (اولین نفر خودم!!!!)به پیشگاه حضرت مهدی(عج)

آغاز امامت حضرت مهدی(عج) بر همه مبارک

در پناه خدا...

سلام. ان شاالله.

طالبی شنبه 21 دی‌ماه سال 1392 ساعت 10:48 ق.ظ

آقاجان ردای سبز امامت مبارک
پوشیدن لباس خلافت مبارک
ای آخرین ذخیره زهرای حسین
آغاز روزگار امامت مبارک.
اللهم عجل لولیک الفرج.
دعای فرج برای ظهورش فراموش نشود.التماس دعا.

مرضیه عزیزم سلام.خوش اومدی عزیزم.

سلام. ببخشید برای تاخیر. سمنان نبودم. درگیر بودم. (جمعه 27/10/92)

حسینی حقیقی یکشنبه 22 دی‌ماه سال 1392 ساعت 02:44 ب.ظ

سلام به دوستای خوبم.
ایشالا که همتون دانشگاه خوب قبول بشین.
منم خوبم میگذره دیگ.منم دلم واسه همتون تنگ شده ایشالا جور بشه حتما یه سر میام سمنانبرای تجدید خاطره و دیدن اساتید و دوستان.
موفق باشید

سلام. ببخشید برای تاخیر. سمنان نبودم. درگیر بودم.

طالبی پنج‌شنبه 26 دی‌ماه سال 1392 ساعت 06:41 ب.ظ

اگه قرار بود هرکسی بزرگترین غمش رو برداره و ببره تحویل بده با دیدن غمهای دیگران آهسته غمش رو در جیبش میگذاشت و به خونه بر می گشت...

طالبی پنج‌شنبه 3 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 10:07 ق.ظ

تولد تکرار امیدواری خداوند است
یادآوری این تکرار بر شما مبارک.

سلام استاد.تولدتون مبارک.ان شاالله سال های سال سایتون بالاسر خونوادتون و ما دانشجوها باشه.

سلام.از تک تک عزیزانی که یادآدوری کردند و به یاد بودند ممنونم. ان شاالله خدا شما عزیزان را حفظ کند. ممنون

شمسی جمعه 4 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 09:23 ب.ظ

سلام استاد
با تاخیر تولدتون مبارک!
بابت تاخیر ببخشید! می دونید که تحریم اینترنتیه!

سلام ممنونم ان شاالله امسال جای ذلخواه قبول می شید و تحریم تموم می شه!

شمسی سه‌شنبه 15 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 03:27 ب.ظ

سلام
خبر داغ داغ داغ :
کنکور کارشناسی‌ارشد ۹۳ به دلیل شرایط جوی یک هفته به تعویق افتاد.



آخه انصافه! نه برف دیدیم نه بارون! فقط استرس شدید قبل از کنکورمون یه هفته تمدید شد. یک هفته دیگه !
یعنی وقتی از تلویزیون این رو شنیدم انگار کل کتابای دوران کارشناسی رو سرم هوار شد!

کلبه پرنده سه‌شنبه 15 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 06:22 ب.ظ

سلام خانوم شمسی. روزتون قشنگ. حق دارید واقعا این دوران خیلی سخته اما خوش بین باشی به بهترین شکل تموم میشه انشاا... امیدوارم خیلی موفق باشی

ان شاالله

طالبی پنج‌شنبه 24 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 07:32 ق.ظ

روز تولدت را با آسمانی پر از ستاره های چشمک زن
با دشتی پر از شقایق ها
و با آرزوی موفقیت برای تو به تو تبریک میگویم..

طیبه عزیزم تولدت مبارک.ان شاالله امروز یه هدیه خوب مخصوصا قبولیت تو آزمون فردا رو از خدا بگیری.سال های سال شاد و سرزنده باشی.با آرزوی بهترین ها برای تو.

به به ما هم تبریک می گیم.

شمسی جمعه 25 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 06:11 ب.ظ

وجودمان گاهی چه گرم می شود ...
به یک "دلخوشی کوچک"...
به یک " هستم"...
به یک "کجایی؟"...
به یک " خوبی؟"...
به یک "حضور"...
به یک " سلام" ...

سلام مهربانان!
هزاران هزار شادی نصیبتان!

شمسی جمعه 25 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 06:14 ب.ظ

سلام به دوست خوبم مقدسه
ممنونم. ان شاالله دوستان دور هم قبول شیم!!!!

ان شاالله

شمسی جمعه 25 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 06:24 ب.ظ

سلام استاد
خوب هستید؟ خانواده محترمتون خوبند؟
بابت تبریک تولدم ممنونم.

برای تماس روز چهار شنبه هم ممنونم!! یه جورایی در راستای همون کامنت قبلی که فرستادم هست! دل آدم گرم میشه! به خانم طالبی هم گفتم احوالش رو پرسیدین که چطور درس خونده!!!!
برای پیام امروز هم منظور خاصی نداشتم ! الان که دوباره خوندمش اساس کردم کمی با لحن تند نوشتم! تازه از جلسه اومده بودم تو حال خودم نبود!!! بابت این که گفته بودید خبر بدم چی میشه و با توجه به این که حال توضیح اون اوضاع پیجیده رو نداشتم پیامک فرستادم.

در هر حال تا نیمه دوم اردیبهشت برای اعلام نتایج بیخیالی رو سر روسرلوحه امور روزانه قرار میدهیم!!!!

سلام. خدا را صد هزار بار شکر. نه اتفاقا پیام خوبی بود. پسرم که از امتحان ورودی تیز هوشان بیرون آمده بود می گفت قبول نمی شوم خیلی خراب کردم. گفتم نصف رازدی؟ انگار فحش دادم! گفت بالای 80-90 درصد را زده ام. گفتم (ان شاالله) حتما قبولی. باور نمی کرد گقت فلانی و فلانی و... همه خیلی راضی بودند من قبول نمی شوم خراب کردم. گفتم اگر 50 درصد زدی قبولی. این قدر جزع فزع کرد که گفتم به درک(!!!) اگر قبول نشدی فدای سرت. تو را بهترین دبیرستان تهران می فرستم. ولی قبولی! فردا و پس فردا یکی یکی اشتباهاتش در می آمد و دکوراژه تر می شد و من می گفتم 50 درصذ که زدی و می گفت آری و می گفتم (ان شاالله) قبولی. و قبول شد جزو نفرات برتر. خدا را شکر.خانم شمسی صندوقچه ای ها چون اهل لاف زدن و خالی بستن و سیاه بازی نیستند یک سری خصلت های شکسته نفسانه دارند بر خلاف لافزنان خالی بند که فقط در فکر سیاه بازی اند. تخمینهای شما هم شکسته نفسانه است. ان شاالله هم شما هم خانم طالبی قبولید. شیرینی تان هم با من.

کلبه پرنده شنبه 26 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 10:39 ق.ظ

میشه منم شیرینی بخورم
استاد سلام. صندوقچه ای های عزیز سلام
خانوم شمسی و طالبی ی خدا قوت جانانه رو از طرف من پذیرا باشید

سلام. ان شاالله.

شمسی شنبه 26 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 04:39 ب.ظ

سلام خانم مقدم ( درست گفتم دیگه ؟)
شیرینی چه از طرف من باشه چه از طرف دکتر عموزاده سهم شما محفوظ می ماند! - استاد خودتون گقتین شیرینی میدین دیگه!!!!!!!!!!!!-

برای خدا قوت هم ممنون . ان شاالله قسمت شما بشه!

ان شاالله.

شمسی شنبه 26 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 05:52 ب.ظ

بعد از جنگ آمریکا با کره، ژنرال ویلیام مایر که بعدها به سمت روانکاو ارشد ارتش آمریکا منصوب شد، یکی از پیچیده ترین موارد تاریخ جنگ در جهان را مورد مطالعه قرار میداد.

حدود 1000 نفر از نظامیان آمریکایی در کره، در اردوگاهی زندانی شده بودند که از استانداردهای بین المللی برخوردار بود. زندان با تعریف متعارف تقریباً محصور نبود. آب و غذا و امکانات به وفور
یافت میشد. از هیچیک از تکنیکهای متداول شکنجه استفاده نمیشد.


اما بیشترین آمار مرگ زندانیان در این اردوگاه گزارش شده بود. زندانیان به مرگ طبیعی می مردند. امکانات فرار وجود داشت اما فرار نمیکردند. بسیاری از آنها شب میخوابیدند و صبح دیگر بیدار نمیشدند. آنهایی که مانده بودند احترام درجات نظامی را میان خود رعایت نمیکردند و عموماً با زندانبانان خود طرح دوستی میریختند.

دلیل این رویداد، سالها مورد مطالعه قرار گرفت و ویلیام مایر نتیجه تحقیقات خود را به این شرح ارائه کرد :
«در این اردوگاه، فقط نامه هایی که حاوی خبرهای بد بودند به دست زندانیان رسیده میشد. نامه های مثبت و امیدبخش تحویل نمیشدند.
هر روز از زندانیان میخواستند در مقابل جمع، خاطره یکی از مواردی که به دوستان خودخیانت کرده اند ، یا میتوانستند خدمتی بکنند و نکرده اند را تعریف کنند.
هر کس که جاسوسی سایر زندانیان را میکرد، سیگار جایزه میگرفت. اما کسی که در موردش جاسوسی شده بود هیچ نوع تنبیهی نمیشد. همه به جاسوسی برای دریافت جایزه (که خطری هم برای دوستانشان نداشت) عادت کرده بودند».
تحقیقات نشان داد که این سه تکنیک در کنار هم، سربازان را به نقطه مرگ رسانده است.

با دریافت خبرهای منتخب (فقط منفی) امید از بین میرفت.
با جاسوسی، عزت نفس زندانیان تخریب میشد و خود را انسانی پست می یافتند.
با تعریف خیانتها، اعتبار آنها نزد همگروهی ها از بین میرفت.

و این هر سه برای پایان یافتن انگیزه زندگی، و مرگ های خاموش کافی بود.
این سبک شکنجه، شکنجه خاموش نامیده میشود.

...

کلبه پرنده (مقدم) شنبه 26 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 08:35 ب.ظ

سلام خانوم شمسی. متشکرم ازتون
راستی این مطلبی راجب زندان گذاشتید واقعا زیبا بود ممنونم

راجع به.

طالبی یکشنبه 27 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 09:53 ق.ظ

به نام خدا
سلام.


سالها پیش از این
زیریک سنگ گوشه ای از زمین
من فقط یک کمی خاک بودم همین
یک کمی خاک که دعایش
پر زدن آن سوی پرده آسمان بود
آرزویش همیشه
دیدن آخرین قله ی کهکشان بود
خاک هر شب دعا کرد
از ته دل خدا را صدا کرد
یک شب آخر دعایش اثر کرد
یک فرشته تمام زمین را خبرکرد
وخدا تکه ای خاک برداشت
آسمان را در آن کاشت
خاک را
توی دستان خود ورز داد
روح خود را به او قرض داد
خاک
توی دست خدا نور شد
پر گرفت از زمین دور شد
راستی من همان خاک خوشبخت
من همان نور هستم
پس چرا گاهی اوقات
این همه از خدا دور هستم؟!
عرفان نظر آهاری

سلام.

طالبی یکشنبه 27 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 09:54 ق.ظ

می خواهم برگردم به روزهای کودکی آن زمان ها که : پدر تنها قهرمان بود .
عشــق، تنـــها در آغوش مادر خلاصه میشد
بالاترین نــقطه ى زمین، شــانه های پـدر بــود …
بدتـرین دشمنانم، خواهر و برادر های خودم بودند .
تنــها دردم، زانو های زخمـی ام بودند.
تنـها چیزی که میشکست، اسباب بـازیهایم بـود
و معنای خداحافـظ، تا فردا بود…!
مرحوم حسین پناهی

طالبی یکشنبه 27 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 09:55 ق.ظ

مگه اشک چقدر وزن داره…؟
که با جاری شدنش ، اینقدر سبک می شیم…

مرحوم حسین پناهی

زیباست.

طالبی یکشنبه 27 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 09:57 ق.ظ

سلام خانم مقدم.خوب هستین؟ممنون از حضورتون و خدا قوتتون.
از همین الان بشینین واسه ارشد سرمایه گزاری کنین و درساتونو خوب بخونین و حتما خلاصه کنین.ان شاالله که خودتون ارشد بدین و موفق باشین.

شمسی یکشنبه 27 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 01:04 ب.ظ

اگه میتونی بگو:


5 بار بگو :
دستم در دبه بود دبه درش دستم بود !


5 بار بگو :
لای رولت رنده ی لیمو رفته


اگه میتونی 5 بار بگو :
چیپس ، چسب ، سوسک


این جمله رو اگه 2 بار هم بتونی بگی هنر کردی ! :
چه ژست زشتی


3 بار تکرار کن :
دل به دلت دله این دله دل مرده بده بده دل که بد آورده


5 بار سریع بگو :
سه دزد رفتن به بز دزدی ُ یه دزد یه بز دزدید ُ یه دزد دو بز دزدید


3 بار بگو :
سه سیر سرشیر سه شیشه شیر!



3 مرتبه تکرار کن :
لیره رو لوله لوله رو لیره


این جمله رو 5 بار تکرار کن :
ششلیک شنسل شنسل ششلیک


3 بار پشت سر هم بگو :
سپر عقب ماشین جلویی زد به سپر جلو ماشین عقبی


این جمله رو 5 بار تکرار کن :
کانال کولر تالار تونل



جمله سخت زیر رو 5 بار تکرار کن
قوری گل قرمزی


5 بار سریع بگو :
افسر ارشد ارتش اتریش


5 بار بگو :
اگزیستانسیالیسم !


پنج بار تکرار کن :
شیخ شمس علی در شمس آباد



سه بار سریع بگو :
6 سیخ جیگر سیخی 6 هزار


3 مرتبه سریع بگو :
تاجر تو چه تجارت می کنی ، تو را چه که چه تجارت می کنم؟


هفت بار سریع بگو :
لورل روی ریل راه میرفت


سریع و پشت سر هم چند بار بگو :
کارل و لرل کارها رو رله کردن



5 بار سریع بگو :
دزدی دزدید ز بز دزدی بزی عجب دزدی که دزدید ز بز دزدی بزی


5 بار تکرار کن :
سه دزد رفتن به بز دزدی یه دزد یه بز دزدید یه دزد دو بز دزدید


3 بار سریع بگو :
ششلیک شنسل ، شنسل ششلیک


7 بار بگو سریع :
دستِ راستِ ماستِ سُسه


سریع 3 بار بگو :
کوکتل کتلت ، کتلت کوکتل


هفت بار سریع بگو :
رالی لاری


به لنکنت زبون نیوفتی ! 5 بار بگو :
سمسار تو سمساریش پوست سوسمار داشت


حالا جمله زیر رو تکرار کن چند بار :
منوچهر با یه بقچه پر تربچه، توی باغچه، خورد پیازچه!



جمله زیر رو 3 بار تکرار کن :
انگور انبه ازگیل اورانگوتان



سین و شینت نزنه ایشالا 5 بار بگو :
سه سیخ سوشی ، سیخی شیش هزار


سریع 5 بار بگو :
زیرۀ ریزه میزه از زیر میز می ریزه


زود ، تند ، سریع 3 بار بگو :
غولارو با قند گول می زنیم


7 بار زود بگو :
ریش شیری سیبیل شیری ، سیبیل شیری ریش شیری


3 بار سریع بگو :
این باد چه بد باد بدی بود که من باد به بد بادی این باد دگر باد ندیدم



5 بار تکرار کن :
به نام وجودی که وجودم از وجود پر وجودش بوجود آمده است.

کلبه پرنده یکشنبه 27 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 10:41 ب.ظ

سلام ب همگی . ممنونم خانوم طالبی. چشم ، سعیم براینه بازیگوشی هارو کم کنم و واقعا بیشتر درس بخونم برام دعا کنید امیدوارم شما هم بهترین نتیجه رو بگیرید

شمسی دوشنبه 28 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 04:40 ب.ظ

تو تبلیغات تلویزیون همیشه توی یخچال یه کیک دست نخورده است، اصلا مگه همچین چیزی ممکنه؟!

***************************************

شما می تونی هرروز صبح جلوی آینه به خودت لبخند بزنی و بگی امروز یه روز تازه است. ولی واقعیت اینه که روزگار این مسخره بازی ها سرش نمیشه!

طالبی سه‌شنبه 29 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 12:11 ب.ظ

به نام خدا

چقدر این جمله مرحوم حسین پناهی رو دوست دارم:
می دانی، یک وقت هایی باید روی یک تکه کاغذ بنویسی “تـعطیــل است” و بچسبانی پشت شیشه ی افـکارت، باید به خودت استراحت بدهی، دراز بکشی دست هایت را زیر سرت بگذاری به آسمان خیره شوی و بی خیال ســوت بزنی، در دلـت بخنــدی به تمام افـکاری که پشت شیشه ی ذهنت صف کشیده اند، آن وقت با خودت بگویـی :
بگذار منتـظـر بمانند…

شادی روحشون صلوات.

شدیدا موافقم.

طالبی سه‌شنبه 29 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 12:13 ب.ظ

پنجره را باز کن
و از این هوای مطبوع بارانی لذت ببر
خوشبختانه
باران ارث پدر هیچکس نیست

****************************
و رسالت من این خواهد بود
تا دو استکان چای داغ را
از میان دویست جنگ خونین
به سلامت بگذرانم
تا در شبی بارانی
آن ها را
با خدای خویش
چشم در چشم هم نوش کنیم

حسین پناهی

طالبی پنج‌شنبه 1 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 08:08 ق.ظ

فواید خواندن ایه الکرسی بعد از نماز:
پیامبر فرمودند: هر کس آیه الکرسی را بعد از نماز بخواند هفت آسمان شکافته گردد و به هم نیاید تا خداوند متعال به سوی خواننده آیت الکرسی نظر رحمت افکند و فرشته ای را بر انگیزد که از آن زمان تا فردای آن کارهای خوبش را بنویسد و کارهای بدش را محو کند.

رسول اکرم (ص) فرمود: یا علی بر تو باد به خواندن آیه الکرسی بعد از هر نماز واجب. زیرا به غیر از پیغمبر و صدیق و شهید کسی به خواندن آن بعد از هر نماز محافظت نمی کند و هر کس بعد از هر نماز آیه الکرسی را بخواند به جز خداوند متعال کسی او را قبض روح نمی کند و مانند کسی باشد که همراه پیامبران خدا جهاد کرده تا شهید شده است و فرمود: بعد از مرگ بلا فاصله داخل بهشت می شود و به جز انسان صدیق و عابد کسی بر خواندن آیه الکرسی مواظبت نمی کند.

در روایتی از امام باقر آمده است:" هر کس آیه الکرسی را بعد از هر نماز بخواند از فقر و بیچارگیدر امان شود و رزق او وسعت یابد و خداوند به او از فضل خودش مال زیادی بخشد."


رسول اکرم فرمودندک هر کس آیه الکرسی را بعد از هر نماز واجب بخواند نمازش قبول درگاه حق می گردد و در امان خدا باشد و خداوند او را از بلاها و گناهان نگه دارد.


جهت نور چشم بعد از هر نماز دست بر چشم بگذارد و آیه الکرسی بخواند و بگوید :" اعیذ نور بصری بنور الله الذی لا یطفی"

خداوند به موسی بن عمران وحی فرمود: کسی که بعد از نماز واجبش آیه الکرسی بخواند خداوند متعال به او قلب شاکرین - اجر انبیا و عمل صدیقین را عطا فرماید و چیزی جز مرگ از داخل شدن او به بهشت جلوگیری نمی نماید. مداومت نمی نماید به آن مگر پیامبر یا صدیق یا کسی که از او راضی شده ام و یا شخصی که شهادت را روزی او می نمایم.

شمسی جمعه 2 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 11:02 ق.ظ

خونه مامان بزرگا چیزی به اسم سیری وجود نداره! انقدر می خوری تا وقت رفتن برسه!!


من الان دارم از این اوضاعی که گفتم( خونه مامان بزرگ) بر می گردم. هر هفته چند روزی رو اونجام! خدا بخیر کنه !

خدا ان شاالله همه مامان بزرگها را سلامت بداره.

شمسی جمعه 2 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 11:03 ق.ظ

یخچال ﺍﺳﺖ دیگر

ﺻﺪﺑﺎﺭ ﺩﺭﺛﺎﻧﻴﻪ ﻫﻢ ﺑﺎﺯﺩﻳﺪﺵ ﻛﻨﻰ ﺍﺯ ﺭﻭ ﻧﻤﻴﺮﻭﺩ همچنان آﺭﺍﻡ ﻭﺻﺒﻮﺭ ﺧﺎﻟﻰ ﻣﻴﻤﺎﻧﺪ:))))))

شمسی جمعه 2 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 11:05 ق.ظ

انگشت کوچک پا است دیگر
.
.
.
.
.
.
.
.
.
گاهی دلش میخواهد به پایه ی میز گیر کند و تو را وادار به تقلید صدای آواتار کند...

شمسی جمعه 2 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 11:08 ق.ظ

و چیز بهترینند
1- زیستن از سر شوق
2- خندیدن از ته دل
امیدوارم هر دو سهم تو باشن

شمسی شنبه 3 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 12:01 ب.ظ

یه جوری کدو تنبل رو نامگذاری کردن
انگار قبلش کدو با پشتکار هم وجود داشته!
مثلا کدوئه پا میشده جفتک مینداخته ...!

شمسی شنبه 3 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 12:29 ب.ظ

بی همگان بسر شود ، بی تو بسر نمیشود
این شب امتحان من چرا سحر نمیشود ؟
مولوی او که سر زده ، دوش به خوابم آمده
گفت که با یکی دو شب ، درس به سر نمیشود
خر به افراط زدم ، گیج شدم قاط زدم
قلدر الوات زدم ، باز سحر نمیشود
استرس است و امتحان ، پیر شده ست این جوان
دوره آخر الزمان ، درس ثمر نمیشود
مثل زمان مدرسه ، وضعیت افتضاح و سه
به زور جبر و هندسه ، گاو بشر نمیشود
مهلت ترمیم گذشت ، کشتی ما به گل نشست
خواستمش حذف کنم ، وای دگر نمیشود
هر چه بگی برای او ، خشم و غصب سزای او
چونکه به محضر پدر ، عذر پسر نمیشود
رفته ز بنده آبرو ، لیک ندانم از چه رو
این شب امتحان من ،دست بسر نمیشود
توپ شدم شوت شدم ، شاعر مشروط شدم
خنده کنی یا نکنی ، باز سحر نمیشود

شمسی شنبه 3 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 12:45 ب.ظ

یه کتاب دستم بود داشتم میخوندم،دوستم گفت داری درس میخونی ؟؟
گفتم : پ ن پ بعدش هرچی فکر کردم چیزی یادم نیومد که بگم،هیچی دیگه خیلی شیک ضایع شدم...

شمسی یکشنبه 4 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 01:37 ب.ظ

دلم کوچک است ، کوچکتر از باغچه ی پشت پنجره ! ولی آنقدر جا دارد که برای دوستانی که دوستشان دارم نیمکتی بگذارم برای همیشه !

شمسی یکشنبه 4 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 01:50 ب.ظ

یه سوالی ذهن منو درگیر کرده :
اونایی که به بالش میگن بالشت ، به چالش میگن چالشت !؟



وقتی داری با یکی درد و دل می کنی
اگه طرف گفت : "اینکه چیزی نیست"
دورخیز کن با آرنج راستت محکم بزن تو چشم چپش
تا مغزش از گوش راستش بپاچه بیرون !



ﻣﻦ : ﺍﻟﻮﻭ .. ۱۱۰؟
ﭘﻠﯿﺲ : ﺑﻠﻪ ﺑﻔﺮﻣﺎﯾﯿﺪ؟
ﻣﻦ :ﻣﻨﻮ ﺑﺰﻭﺭ ﺍﯾﻦ ﺟﺎ ﻧﮕﻪ ﻣﯽ ﺩﺍﺭﻥ
ﭘﻠﯿﺲ : ﺁﺭﻭﻡ ﺑﺎﺷﯿﺪ .. ﺍﻻﻥ ﺩﻗﯿﻘﺎ ﮐﺠﺎ ﻫﺴﺘﯿﺪ؟
ﻣﻦ : ﻣﺪﺭﺳﻪ


بعد از دمپایی خیس ، آدمی که حرف میبره و میاره چندش ترین چیز این کره خاکیه !


به حدی از کمال رسیدم که
وقتی اس‌ام‌اس میاد قبل از اینکه بازش کنم حدس می‌زنم تبلیغ چیه
بعضی وقتا هم غافل‌گیر می‌شم و تبلیغ یه چیز عجیبه !



یکی از ناامن ترین مکان های دنیا اتاقی هست که سوسک توش گم شده !

[ بدون نام ] یکشنبه 4 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 04:53 ب.ظ

به نام خدا
سلام.
امروز بعد یه مدت طولانی رفتم دانشگاه.چقدر دلم واسه دانشگاه و دوستام تنگ شده بود.بعضی از دوستامو دیدم بعضی ها رو هم نه.چندتا از استادامم دیدم.استاد شمارم دیدم خواستم بیام پیشتون منتهی هم آقای رحمانی پیشتون بودن هم دوستم عجله داشتن نشد بیام.ان شاالله اگه بشه هفته بعد با خانم شمسی میایم.

سلام. داشتیم روی یک مقاله کار می کردیم. خوشحال می شدم. ان شاالله امسال قبول می شید (حتی با یه منفی!)

شمسی پنج‌شنبه 8 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 07:34 ب.ظ

از وقتی از "تن تاک" استفاده می کنم
زندگیم از این رو به اون رو شده؛
درس بچه هام بهتر شده،
اخلاق همسرم خیلی خوب شده،
سوراخ لایه اوزون کوچیکتر شده،
دیگه شامپو چشممو نمیسوزونه،
تازه پوستمم شاداب تر شده،
آنتن دهی گوشیمم دو برابر شده،
سرعت اینترنتمم فوق العاده شده... :|






الان چندروزی میشه داداشم از خونه قهر کرده رفته اما هنوز هیچ آهنگی ازش بیرون نیومده! مسئولین…؟؟!




نمیدونم چرا هر وقت من کلید موفقیت رو پیدا می‌کنم یه نفر قفل رو عوض می‌کنه!!!!





خانمه پژو ۲۰۶ رو زده به تیر برق، ماشین نصف شده! به افسر میگه یعنی اشتباه از من بوده ؟ افسر میگه: پـَـــ نــه پـَـــ علت حادثه خواب آلودگی تیر چراغ برق بوده !

سلام. بهبود لایه اوزون کار منه!

شمسی جمعه 9 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 12:11 ب.ظ

خداییش خیلی حرص درآره وقتی سرِ غذا، یکی دقیقا اون چیزیو برمی داره که تو کلی توی ذهنت واسش نقشه کشیده بودی.



از فردای بازی با آرژانتین که همه کادر فنی و بازیکنا می گن: ما خیلی بهتر از آرژانتین بودیم حتی می تونستیم با اختلاف ببریم، روی بی تجربگی 8- صفر باختیم!




کودک درونم پورشه می خواد، خدا هیچ کسی رو شرمنده کودک درونش نکنه ایشالا!




یکی اشتباهی زنگ زد خونمون گفت علی اونجاست؟ گفتم نه نیست! گفت پس اگه اومد بگو زود بیاد خونه! علی اگه این پست رو می بینی برو خونه دیگه! نگرانتن




سه تا دروغ هست که تو زندگی زیاد می شنوی: عاشقتم، تا آخر عمر باهات می مونم، دیفرانسیل و انتگرال یه روزی به دردتون می خوره!



از الان متنفرم از اون گزارشگری که بخواد بعد از بازی ایران آرژانتین بگه... درسته که باختیم ولی هیچی از ارزش های تیم ما کم نشده!




دقت کردین همه آدما صبح زود با اخم می رن دستشویی؟ خب اخم نداره، دوست نداری نرو!




سالاد الویه از افتادگی و خاکی بودنشه که خودشو جزو سالادا حساب می کنه وگرنه حتی می تونه با قورمه سبزی هم رقابت مسالمت آمیز داشته باشه.



دیووونه کننده تر از مهمونی که شب خونه آدم می مونه، مهمونیه که شب می مونه و صبح زود پا میشه و جاشو جمع می کنه می ذاره یه گوشه عین خِنگا زل می زنه به در و دیوار تا بقیه بیدار شن!




یه مقاله خوندم توش نوشته بود:
بعد از هر 20 دقیقه کار با کامپیوتر، 20 ثانیه به یه جای دور نگاه کن! از همین جا خدمت صاب مقاله سلام عرض می کنم و میگم: آخه عزیز من!
من اگه می دونستم 20 دقیقه دیگه کِی می شه، که چهار بار چاییم سرد نمی شد!




اونی که دمپایی دستشویی رو خیس می کنه رو می تونم ببخشم ولی ... اونی که می ره حموم و موقع بیرون اومدن شیرو روی حالت دوش می ذاره رو عمرا!

استاد جمعه 9 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 08:42 ب.ظ

سلام.
ماشاالله به زودی نیاز به کلبه جدید است. اجازه می دین کلبه جدید بسازم؟

شمسی شنبه 10 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 08:09 ق.ظ

سلام استاد
من که خوشحال می شم کلبه مون جدید بشه! آخه این یکی یادآور حال و هوای کنکور و قبول نشدن کنکور قبلی و ... هست!!!!!!
خانم طالبی رو هم امروز دانشگاه می بینم ! و با هم صحبت می کنیم!

سلام. به به. خوشحالم که دانشگاه دیدمتون.

شمسی یکشنبه 11 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 08:38 ق.ظ

سلامتیه اونایی که ما رو همینجوری دوست دارن! وگرنه بهتر از مارو که همه دوست دارن...

--------------------------------------------

در رفاقت مراقب آدمهای تازه به دوران رسیده باش..هرگز به دیواری که تازه رنگ شده تکیه نباید کرد

--------

برای لبخند زدن نیازی به دلقک یا جوک نیست برای لبخند زدن تنها فکری آسوده و دلی خوش لازم است

شمسی یکشنبه 11 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 08:38 ق.ظ

پشت یه ماشین نوشته بود سبقت می گیری بگیر ولی دیگه قیافه نگیر!

شمسی یکشنبه 11 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 07:26 ب.ظ

فرق روزای خوب و بد زندگی اینه که روزای بد رو همون موقع می فهمی روزای بدن اما روزای خوبو نمی فهمی. بعدا که گذشت خاطره شد می فهمی روزای خوب بوده.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد