عید فطر مبارک-کلبه دوری و دوستی 10

به نام خدا 

سلام. 

از خانم شمسی و خانم طالبی ممنونم. 

ان شاالله این عید بزرگ بر همه مبارک باشد.

نظرات 206 + ارسال نظر
شمسی یکشنبه 24 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 10:59 ق.ظ

کاش می شد که کسی می آمد
باور تیره ی ما را می شست
و به ما می فهماند
دل ما منزل تاریکی نیست
اخم بر چهره بسی نازیباست
بهترین واژه ،همان لبخند است
که ز لبهای همه دور شده ست
کاش می شد که به انگشت نخی می بستیم
تا فراموش نگردد که هنوز انسانیم

طالبی یکشنبه 24 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 10:23 ب.ظ

بهترین های خود را به دنیا ببخش حتی اگر هیچ گاه کافی نباشد ودر نهایت می بینی هر آنچه هست همواره میان "تو و خداوند" است نه میان تو و مردم.

طالبی یکشنبه 24 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 10:26 ب.ظ

راحتی و خوشبختی را باهم اشتباه نکن.
هیچوقت از بازار کهنه فروشها وسیله برقی نخر.
شغلی را انتخاب کن که روحت را هم به اندازه حساب بانکی ات غنی سازد.
سعی کن از آن افرادی نباشی که می گویند : " آماده، هدف، آتش"
هر وقت فرصت کردی دست فرزندانت را در دست بگیر. به زودی زمانی خواهد رسید که اواجازه این کار را به تو نخواهد داد.
چتری با رنگ روشن بخر. پیدا کردنش در میان چتر های مشکی آسان است و به روزهای غمگین بارانی شادی و نشاط می بخشد.
وقتی در راه مسافرت، هنگام ناهار به شهری می رسی رستورانی را که در میدان شهر است انتخاب کن.
در حمام آواز بخوان.
در روز تولدت درختی بکار.
طوری زندگی کن که هر وقت فرزندانت خوبی، مهربانی و بزرگواری دیدند، به یاد تو بیفتند

طالبی سه‌شنبه 26 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 05:05 ب.ظ

پروانه‏ها، بال‏زنان و شادی کنان، شاعرانه‏ترین پروازشان را بر گرد شمع شبستان هشتم دنیا، آغاز می‏کنند.

خورشید، شور و التهاب شگفتی را در وجود خویشتن احساس می‏کند. ماه، از همیشه زیباتر می‏شود و نگاهش را میهمان سرور و سرسبزی می‏سازد.

درختان با خرسندی به سیمای آفتاب می‏نگرند و به شادمانی می‏پردازند. کاینات غرق نورند. فرشته‏ها و آدمیان مسرورند. همگان مشتاق طلوع روی اویند. همه می‏خواهند سیب خوشبوی وجود او را ببویند. همه می‏خواهند شکفتن گل والای وِلا را در دنیا ببینند و گلبرگی از نور و نوازش و شفاعت او بچینند.

آری، ای سید گل‏ها، ای مولا، ای سبزه زار سر زندگی و صفا، ای علی بن موسی الرضا علیه‏السلام ، قدوم پاک تو، حضور همه زیبایی‏ها را بیمه می‏کند. دست‏های مهربان لطف تو، برترین سایه بان دل‏ها و دیده‏های ماست.

ای امام، خجسته میلاد روشنایی بخش تو، بر همه هستی مبارک و فرخنده باد.خوش به سعادت همه اونهایی که این سعادت نصیبشون میشه توی اینروز حرم آقا باشند.خدا زیارت امام خوبی ها رو نصیب همه عاشقان بنما.

آمین

شمسی سه‌شنبه 26 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 08:41 ب.ظ

Morphine: باید بیشتر فین کنی.


Johnny Depp: قاتل افسرده


Acer: ای آقا!


Welcome: دهن لق


Manual: من و بقیه


Large Space: به گویش اصفهانی: پس بزرگ است.


Accessible: عکس سیبیل


See you later: لات تر به نظر میای!


Above Border: فرامرز


Insecure: این سه نابینا


Legendary: ادارهٔ محافظت از لجن و کثافات شهری


Subsystem: صاحب دستگاه


Velocity: شهری که مردم آن از هر موقعیتی برای ولو شدن استفاده می‌‌کنند


Comfortable: بفرمایید سر میز


Cambridge: شهری که تعداد پلهایش انگشت شمار است.


Hairkul: آنکه روی شانه‌‌هایش مو دارد


Watergate: دروازه دولاب


UNESCO: یونس کجاست؟


Finland: سرزمینی که مردمانش مشکل گرفتگی بینی‌ دارند


Damn You All: دم همتون گرم


Latino: لات بازی ممنوع


Godzilla: خدای استفاده کردن از مرورگر موزیلا


Savage Blog: ساوجبلاغ


Betamethasone: منطقه اى در معرض بتا و از این دست امواج



********************************
یادش بخیر کلاس سنتز!
استاد بعد از حضور غیاب ، شروع کردن به نوشتن روی تخته ( از روی گوشی!)!!! از همین غلط نامه ها نوشتن. یکی از دانشجو ها اعتراض کرد که استاد لغت های خیلی بیشتری تو اینترنت هست و...
استاد جواب دادن واسه شما ننوشتم واسه خانم شمسی نوشتم که تو این جور کارها هست!!
یادش بخیر .

سلام 1-قشنگ بود.
2-جالب بود ولی یادم نیست!

طالبی چهارشنبه 27 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 03:38 ب.ظ

حاصل عقل

به نسیمی همة راه به هم می‌ریزد
کی دل سنگ تو را آه به هم می‌ریزد

سنگ در برکه می‌اندازم و می‌‌پندارم
با همین سنگ زدن، ماه به هم می‌ریزد

عشق بر شانه هم چیدن چندین سنگ است
گاه می‌ماند و ناگاه به هم می‌ریزد

آنچه را عقل به یک عمر به دست آورده است
عشق یک لحظه کوتاه به هم می‌ریزد

آه، یک روز همین آه تو را می‌گیرد
گاه یک کوه به یک کاه به هم می‌ریزد

****************************************
بهانه

از باغ می‌برند چراغانی‌ات کنند
تا کاج جشنهای زمستانی‌ات کنند

پوشانده‌اند «صبح» تو را «ابرهای تار»
تنها به این بهانه که بارانی‌ات کنند

یوسف! به این رها شدن از چاه دل مبند
این بار می‌برند که زندانی‌ات کنند

ای گل گمان مکن به شب جشن می‌روی
شاید به خاک مرده‌ای ارزانی‌ات کنند

یک نقطه بیش فرق رحیم و رجیم نیست
از نقطه‌ای بترس که شیطانی‌ات کنند

آب طلب نکرده همیشه مراد نیست
گاهی بهانه‌ای است که قربانی‌ات کنند
فاضل نظری


ایمیل وارده از دوست عزیزم نفیسه

یک نفر دیگر در کلبه خانم ها غلامی و بندری این شعر را نوشته که چون بی نام است تایید نشد.

شمسی پنج‌شنبه 28 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 10:19 ق.ظ

سخته یک رنگ موندن در دنیایی که
مردمش برای پر رنگ شدن
حاضرن هزار رنگ باشن....!!!!

آفرین.-----------------------------
وادعای بی رنگی شون گوش فلک را کر می کنه!

شمسی پنج‌شنبه 28 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 10:20 ق.ظ

کالری چیست؟؟
موجودیست که شب ها به کمد ها حمله میکند و لباس ها را تنگ میکند.

شمسی پنج‌شنبه 28 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 10:25 ق.ظ

“حالا میخوای چیکار کنی ؟” چیست ؟
اوج همدلی با یک فرد مشکل دار …

طالبی پنج‌شنبه 28 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 12:48 ب.ظ

به نام خدا
سلام استاد.خسته نباشید.احتمالا خانم بندری نوشتن چون ایمیل رو ایشون برام فرستادن.

سلام. ممنون. تایید شد.

طالبی پنج‌شنبه 28 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 12:50 ب.ظ

انسان ها با کفش و لباس 5 سال پیش خود را استفاده نمیکنند اما با باورهای هزاران سال قبل زندگی میکنند.
دکتر فرهنگ هلاکوئی

طالبی پنج‌شنبه 28 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 12:50 ب.ظ

این آینده کدام بود که بهترین روزهای عمرم را حرام دیدارش کردم؟!

شمسی یکشنبه 31 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 03:44 ب.ظ

این که جدیدن هرکیو میبینی رو گوشیش پسورد گذاشته
نشون میده که مردم چقدر فضول شدن ! والا !


تو بچگی مون از تکلیف عذاب می کشیدیم الان داریم از بلاتکلیفی عذاب می کشیم !


اینایی که میگن ادم رو باید تو مسافرت شناخت حرف بیخود میزنن آدم رو فقط سر جلسه امتحان میشه شناخت همین و بس !


برنامه ریزى هاى من روى کاغذ ، شبیه برنامه ى روزانه ى مرحوم دکتر حسابیه
ولى در عمل مثل کریم آقمنگل زندگى میکنم



ﺧﻮﺵ ﻣﯿﮕﺬﺭﻩ ﻣﺎﻝ ﻗﺪﯾﻢ ﺑﻮﺩ ، ﺍﻻﻥ ﺩﯾﮕﻪ
ﻓﻘﻂ ﺧﻮﺷﯿﻢ ﮐﻪ ﻣﯿﮕﺬﺭﻩ . . .


یادش بخیر! وقتی معلم برای درس پرسیدن اسم بالایی یا پایینیمون رو میخوند، حس معجزه بهمون دست میداد


ببینم شُمام قبل از خاموش کردنه لامپ، وامیستین مسیر برگشت به جا خوابتون و جای گوشی تون رو از حفظ میکنین یا فقط من اینجوریم؟؟


اینم از سرعت اینترنت ما: ۷ تا تب باز میکنم انگار پای کباب پزم!! باید هـــی مثل این سیخ های کباب از اول تا آخر بهشون سر بزنی ببینی لود شدن یا نه !!

شمسی دوشنبه 1 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 10:01 ق.ظ

ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺷﺮﻭﻉ ﺷﺪ…
- ساعت چنده؟
- 11
- جدید یا قدیم؟

واقعا درسته!

طالبی دوشنبه 1 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 04:10 ب.ظ

به نام خدا
امروز اولین روز مدرسه بود.صبح زود مامانم و دو تا داداشام با هم رفتن مدرسه.اولین مهری بود که نه دانشگاه رفتم نه مدرسه.اینقدر دلم گرفت که میخواستم گریه کنم.از همین الان دلم واسه درس و دانشگاه و استادای خوبم تنگ شده.

ان شاالله دوباره باز به زودی دانشگاهی می شین.

طالبی دوشنبه 1 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 04:11 ب.ظ

به نام خدا
امروز اولین روز مدرسه بود.صبح زود مامانم و دو تا داداشام با هم رفتن مدرسه.اولین مهری بود که نه دانشگاه رفتم نه مدرسه.اینقدر دلم گرفت که میخواستم گریه کنم.از همین الان دلم واسه درس و دانشگاه و استادای خوبم تنگ شده.

شمسی سه‌شنبه 2 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 11:46 ق.ظ

ﺑﺎﻻﺧﺮﻩ ﺗﺼﻤﯿﻢ ﮔﺮﻓﺘﻢ iphone 5s ﺑﺨﺮﻡ
.
.
.
.
.
.
.
.
ﮐﺴﯽ ﮐﻠﯿﻪ ﻧﻤﯿﺨﻮﺍﺩ ؟؟

شمسی سه‌شنبه 2 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 12:01 ب.ظ

خانوما چرا یه ساعت بالای سر شیری که رو گازه می ایستین؟؟؟؟
چرا؟؟؟؟؟؟
خب چه کاریه!!!!
برید یه جا راحت بشینین...
هر وقت سر بره خودش صدا میده!!!
باور کنین!!!!!
امتحان کردم که میگم!!

شمسی سه‌شنبه 2 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 12:12 ب.ظ

ببین مال بقیه هم رفته یا فقط مال ماست ؟” چیست ؟
اولین جمله ای که موقع قطع برق ، ایرانیها به زبان می آورند !

طالبی جمعه 5 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 09:17 ق.ظ

خدایا
به خاطر تمام چیزهایی که دادی،
ندادی،
دادی پس گرفتی،
ندادی بعدا دادی،
ندادی بعدا میخوای بدی،
دادی بعدا میخوای پس بگیری،
داده بودی و پس گرفته بودی،
اگه بدی پس میگیری،
پس گرفتی بعدا میخوای بدی،
اگه میخواستی بدی و فکر کردم که دادی ولی ندادی،
شکر

طالبی جمعه 5 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 09:19 ق.ظ

تاریک ترین ساعت شب درست ساعات قبل از طلوع خورشید است
پس همیشه امید به روشنایی داشته باش


علف هرز چیه؟!
گیاهی که هنوز فوایدش کشف نشده
پس هرگز دنیا را بی ارزش حساب نکن

شمسی شنبه 6 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 12:37 ب.ظ

یه آدمی داشت آدرس خونشون رو به دوستش می داد: میای از در ورودی آپارتمان، داخل می شی میری سمت آسانسور، دکمه طبقه نهم آسانسور رو با آرنج می زنی. وقتی اومدی بالا از آسانسور که بیای بیرون، سمت چپ خونه منه. با آرنج در میزنی و منم در رو باز می کنم. دوستش میگه: به نظر آسون میاد ولی چرا باید با آرنج در بزنم؟ طرف میگه: چی؟ یعنی دست خالی اومدی دیدنم؟

شمسی شنبه 6 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 12:38 ب.ظ

واقعا چرا تا مدت ها دفتر 80 برگ نداشتیم؟ 60 کم بود، 100 زیاد؟ مشکلاتی برای تحصیل داشتیما.

********************************

تو چین اگه شکست عشقی بخوری چند برابر زجر می کشی، هر طرفو که نگاه می کنی قیافه عشقت میاد جلو صورتت.

شمسی شنبه 6 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 12:40 ب.ظ

بیماری یخچال گرایی چیست؟ نوعی بیماری روانیست که فرد را تحریک به باز کردن در یخچال می کند، در حالی که نه تشنه است، نه گرسنه است و نه اصلا می داند که چه می خواهد.
از علائم این بیماری این است که فرد از اتاقش خارج می شود. سرگردان راه آشپزخانه را در پیش می گیرد، در یخچال را باز می کند، چیزی برنمی دارد، در را می بندد، این بیماری به وفور در میان متولدین دهه های 60 و 70 به چشم می خورد.

شمسی شنبه 6 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 12:41 ب.ظ

دیشب ضربه روحی عجیبی خوردم؛ وسط خواب بالشتمو اونوری کردم دیدم اونورشم گرمه، خدا قسمت نکنه.

شمسی دوشنبه 8 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 11:10 ق.ظ

دو پسربچه ۱۳ و ۱۴ ساله کنار رودخانه ایستاده بودند که یکی از آن مردان شرور که بزرگ و کوچک حالی شان نمیشود ، برای سرکیسه کردنشان ، ابتدا به پسربچه ۱۳ ساله که خیلی هفت خط بود گفت: «من شیطان هستم اگر به من یک سکه ندهی همین الان تو را تبدیل به یک خوک میکنم.» پسربچه ی ۱۳ ساله زبر و زرنگ خندید و او را مسخره کرد و برایش صدایی درآورد! مرد شرور از رو نرفت و به سراغ پسربچه ۱۴ ساله رفت و گفت: «تو چی پسرم! آیا دوست داری توسط شیطان تبدیل به یک گاومیش شوی یا اینکه الان به ابلیس یک سکه میدهی؟» پسربچه ۱۴ ساله که برعکس دوست جوانترش خیلی ساده دل بود با ترس و لرز از جیبش یک سکه ۵۰ سنتی درآورد و آنرا به شیطان داد! مرد شرور اما پس از گرفتن سکه ۵۰ سنتی از پسرک ساده دل ، به سرلغ پسرک ۱۳ ساله رفت و خشمش را با یک لگد و مشت که به او کوبید ، سر پسرک خالی کرد وبعد رفت.
چند دقیقه بعد پسرک زبر و زرنگ به سراغ پسرک ساده دل آمد و وقتی دید او اشک میریزد علت را پرسید که پسرک گفت: «با آن ۵۰ سنت باید برای مادر مریضم دارو میخریدم.»
پسرک ۱۳ ساله خندید و گفت: «غصه نخور ، من ۳ تا سکه ۵۰ سنتی دارم که دو تا را میدهم به تو.»
پسرک ساده دل گفت: «تو که پول نداشتی!»
پسرک زرنگ خندید و گفت: «گاهی میتوان جیب شیطان را هم زد!»

شمسی دوشنبه 8 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 04:42 ب.ظ

من نمی فهمم چرا تو برنامه های درسی انگلیسی را مینویسن زبان خارجی ولی عربی را می نویسن عربی!! عربی داخلیه آیا؟؟؟!!!

شمسی دوشنبه 8 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 04:45 ب.ظ

دوسـت خـوب اونـی هـسـتـش کـه....
هـمـیـشـه دنـگ خـودشـو بـده!!!

شمسی دوشنبه 8 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 04:51 ب.ظ

اون چه حشره ای هست که هم سبزه وهم سنگ میخوره؟؟؟؟
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
خب معلومه دیگه!جوابش هست:حشره ی سبز سنگ خوار

اتفاقا امروز تو کلاس مرغ سنگ خوار زیر زمینی را تعریف کردم.ممنون که کامنتهای خوب می گذارید.

شمسی دوشنبه 8 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 05:10 ب.ظ

ﺍﻻﻥ ﺗﻮ ﺫﻫﻦ ﺑﭽﻪ ﻫﺎﯼ ﻭﺭﻭﺩﯼ ۹۲ﺍﯼ ﺍﯾﻨﻪ ﮐﻪ ﺁﺭﻩ ﺍﻻﻥ ﻣﯿﺮﯾﻢ ﺍﻭﻧﺠﺎ ۷ﺗﺮﻡ ﺗﻤﻮﻡ ﻣﯿﮑﻨﯿﻢ ﺑﺎ ﻣﻌﺪﻝ ﺑﺎﻻ ۱۷ …
ﻣﺎﻡ ﻫﻤﯿﻦ ﺗﻔﮑﺮﻭ ﺩﺍﺷﺘﯿﻢ ولی ﺍﻻﻥ ﻣﺒﻨﺎﯼ ﺗﻔﮑﺮﻣﻮﻥ “ایشاله ﺍﺯ ﺗﺮﻡ ﺑﻌﺪﻩ

شمسی سه‌شنبه 9 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 11:26 ق.ظ

موقع رایت کردن سی دی یا ۳۰۰ مِگ خالی می مونه یا ۵ مگ زیاد میاد که چون یه دونه فایله کاریشم نمی تونی کنی !
::
::

شب هایی که میخوای تو حیاط بخوابی ماه از خورشید بیشتر نور میده !
::
::

همیشه توی هر خونه ای کنار پریز تلفن باید یه پریز برق باشه که آدم اشتباهی دوشاخه ی تلفنو بزنه داخل‌ش! و ممکن نیست که حتی ۱ بار دو شاخه لوازم برقی رو اشتباهی بزنیم توی پریز تلفن…
::
::

یک ساعت اضافه میخوابی تا دو روز خوابت نمیاد، یک ساعت کمتر میخوابی تا دو روز خواب آلودی!
::
::
زمانی اون چیزی که آرزومون بوده رو به دست میاریم که دیگه آرزومون نیست !
::
::
وقتایی که با خودت تقلب می‌بری ، امتحان مثه آب خوردنه ، وقتی نمی‌ بری امتحان میشه در حد آزمون دکتری !
::
::

کیلو کیلو آلبالو و آناناس و هلو و پرتقال تو یخچال باشه نمیخورین !
اما یه رانی که میخری گیر میدی به اون تیکه میوه که تهش مونده ! دلت میخواد با کلید درش بیاری !!!
::
::
همیشه کسانی هستند که به خاطر حضورشون قرص اعصاب بخوری !
این قانون در مورد همه صدق می کنه
::
::
همیشه چندتا دستمال کاغذی تو جیبت داری ، اما وقتی سرما میخوری ، هر چی تو جیبات میگردی دریغ از یه دستمال کاغذی !
::
::
هر چقدر از یه وسیله کمتر استفاده میکنی تا دیرتر خراب شه، زودتر خراب میشه !!
::
::
تا یه نوشته رو ارسال نکنی عمرا نمیتونی غلطهای دیکته ایش رو ببینی !
::
::
همیشه یخ اون قسمت لیوانه که لبت بهش نزدیک میشه !
::
::
کافیه سیم جارو برقی رو جمع کنی ! اون موقع است که آشغالا یکی یکی خودشونو بهت نشون بدن !
::
::
قدرت جاذبه ی درخت های پارک نسبت به توپ بدمینتون رو سیاه چاله های فضایی هم ندارن !
::
::
درست اون لحظه‌ای که فکر میکنیم از این بدتر نمیشه آپگرید بدشانسیمون شروع میشه !
::
::
کارهایی رو که خیلی‌ خوب بلدیم ، هیچ وقت به کارمون نمیاد…
::
::
اگه تنها باشی همه ماشینا خالیه، اما اگه دونفر باشید ۶۰ تا ماشینم بیاد فقط جا برای ۱ نفر دارن ! چرا ؟!
::
::
اگر همه دنیا تأییدت کنن اون یه نفری که باید تأیید کنه نمی کنه !
::
::
سایز سنگ فرش های پیاده رو یه جوریه که نمی تونی توشون منظم راه بری…
مورفی روانپریش
::
::
اگه اسمت میرزا پشمک الدین گل کلمیان هم باشه ، وقتی میخوای ایمیل یاهو درست کنی میگه قبلا با این اسم ساخته شده !
::
::
هندزفری رو اتو هم بکشیم بعد دو دقیقه گره میخوره !
::
::
۱ هفته رژیم حرفه ای شما با ۱ ساعت پرخوری بر می گرده !
::
::
دقیقا وقتی داری با بابات راجع به گرفتن ماشین حرف میزنی ، همون لحظه تلویزیون یه برنامه پخش میکنه درمورد تاسف بارترین تصادف های تاریخ بشر با ماشین ! کلی هم به خانواده ها توصیه میکنه
::
::

قانون قهوه:

قبل از اولین جرعه از قهوه داغتان، رئیس تان از شما کاری خواهد خواست که تا سرد شدن قهوه طول خواهد کشید.
::
::
قانون بیومکانیک:

نسبت خارش هر نقطه از بدن با میزان دسترسی آن نقطه نسبت عکس دارد.
::
::
قانون نتیجه:

وقتی می خواهید به کسی ثابت کنید که یک ماشین کار نمی کند، کار خواهد کرد.
::
::
قانون روبرو شدن:

احتمال روبرو شدن با یک آشنا وقتی که با کسی هستید که مایل نیستید با او دیده شوید افزایش می یابد.
::
::
قانون حمام:

وقتی که خوب زیر دوش خیس خوردید تلفن شما زنگ خواهد زد.
::
::
قانون معذوریت:

اگر بهانه تان پیش رئیس برای دیر آمدن پنچر شدن ماشین تان باشد، روز بعد واقعاً به خاطر پنچر شدن ماشین تان، دیرتان خواهد شد
::
::
قانون کارگاه:

اگر چیزی از دست تان افتاد، قطعاً به پرت ترین گوشه ممکن خواهد خزید.
::
::
قانون تعمیر:

بعد از این که دست تان حسابی روغنی شد، بینی شما شروع به خارش خواهد کرد.
::
::
قانون تلفن:

اگر شما شماره ای را اشتباه گرفتید، آن شماره هیچگاه اشغال نخواهد بود.
::
::
قانون صف:

اگر شما از یک صف به صف دیگری رفتید، سرعت صف قبلی بیشتر از صف فعلی خواهد شد

شمسی سه‌شنبه 9 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 11:36 ق.ظ

سلام استاد
خوب هستید؟ خانواده خوبن؟

یه خبری هست که دو روزه تحمل کردم نگفتمش!! می خواستم روز اجرای خبر که رسید یهو متوجه اش بشین ولی نمی تونم تحمل کنم نگم!!!
مختصر مفیدش میشه این که : یکشنبه با تماس دکتر صالحی اومدم دانشگاه و قرار بر این شد که برای برگزاری معارفه امسال ، من با دانشکده وگروه همکاری کنم!!! اصلا قسمت نیست این انجمن و کارهاش از من جدا بشن!!!
چون هنوز انجمن جدید پا نگرفته و احتمال داره که اصلا تشکیل نشه! ، دکتر صالحی با من تماس گرفتن که با خانم نیک روش بریم کمک!! نه که سابقه برگزاری 4تا معارفه داریم ، اصلا دیگه برامون روتین شده!!!
در هر حال معارفه امسال هم درخدمت هستیم!!

سلام. خدا را شکر. عالی است.

امین سه‌شنبه 9 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 04:06 ب.ظ

سلام استاد دوست داشتنی-عرض ارادت و طلب مغفرت به سبب دوری و مشغله این روزهام- صد البته شما همیشه در دل من و خیلی از دانشجوها جا دارین و اصلا دور نیستید.امروز یه شعر زیبا خوندم دلم ناخودآگاه اومد دانشگاه سمنان پیش شما-یادش بخیر-همه چی خوبه و ملالی نیست جز دوری شما-امیدوارم حق پشت و پناهتون باشه

گفت استاد: مبر درس از یاد
یاد باد آنچه به من گفت استاد

یاد باد آن که مرا یاد آموخت:
آدمی نان خورَد از دولتِ یاد

هیچ یادم نرود این معنی
که مرا مادرِ من، نادان زاد

پدرم نیز چو استادم دید،
گشت از تربیتِ من، آزاد

پس مرا منّت، از استاد بُود
که به تعلیم من استاد، اِستاد

هرچه می‌دانست، آموخت مرا
غیرِ یک اصل که ناگفته نهاد:

قـدرِ استاد، «نکو دانستن»
حیف! استاد به من یاد نداد

گر بمُرده‌ست، روانش پر نور!
ور بُود زنده، خدا یارش باد!

ایرج میرزا

سلام امین دانا. دلم برات تنگ شده. موفق باشی. دیشب هم پیام زنگ زدبرای احوال پرسی. ذکر خیر تو هم شد.--------------------------------------------------------بعد التحریر: امین لطفا یکزنگی به من بزن. ممنون

شمسی پنج‌شنبه 11 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 09:21 ق.ظ

ایمیل رسیده از خانم بهاره اعتمادی

تقدیم به دوستم

ـ دوست یعنی کسی که وقتی هست آروم باشی و وقتی نیست چیزی توی زندگیت کم باشه
ـ دوست یعنی اون جمله های ساده و بی منظوری که می گی و خیالت راحته که ازش هیچ سوء تعبیری نمی شه
ـ دوست یعنی یه دل اضافه داشتن برای اینکه بدونی هر بار دلت می گیره یه دل دیگه هم دلتنگ غمت می شه
ـ دوست یعنی وقت اضافه ... یعنی تو همیشه عزیزی حتی توی وقت اضافه
ـ دوست یعنی تنهایی هامو می سپرم دست تو چون شک ندارم می فهمیش ...
ـ دوست یعنی یه راه دو طرفه٬ یه قدم من یه قدم تو ...اما بدون شمارش و حساب وکتاب
ـ دوست یعنی من از بودنت سربلندم نه سر به زیر و شرمنده
ادعا نمی کنم که همیشه به یاد دوستانم هستم ولی ادعا می کنم که لحظاتی که به یادشون نیستم هم دوستشون دارم

طالبی پنج‌شنبه 11 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 07:25 ب.ظ

برادری به تعداد نیست به وفاداری است حضرت یوسف(ع) یازده برادر داشت و امام حسین (ع) تنها عباس را...

طالبی جمعه 12 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 10:22 ق.ظ

ماه ذی الحجه از ماه های مقدس و شریف در نزد مسلمانان است. وقتی این ماه فرا می رسید مسلمانان اهتمام ویژه ای به عبادت داشتند به خصوص در دهه اول ماه ذی الحجه که در احادیث پیامبر(ص) بر فضیلت آن تاکید شده است. چنان که رسول ا... در حدیثی می فرمایند: «عمل خیر و عبادت در هیچ ایامی در نزد حق تعالی محبوب تر از دهه اول ذی الحجه نیست.». در بعضى از روایات آمده است، شب هاى دهگانه اى که قرآن در سوره «والفجر و لیال عشر» به آن سوگند یاد کرده است، شب هاى دهه اوّل این ماه شریف است (تفسیر قمى، جلد 2، صفحه 419) و این سوگند به خاطر عظمت آن است.
دهه اول این ماه ” ایام معلومات” نام دارد که در قرآن کریم ذکر آن شده است. از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله روایت شده است که عمل خیر و عبادت در هیچ ایامی نزد حق تعالی محبوب تر از این دهه نیست. برای این دهه اعمالی ذکر شده است:

۱ـ امام صادق(علیه السلام) مى فرماید: پدرم حضرت امام باقر(علیه السلام) به من فرمود: پسرم! در دهه نخست از ماه ذى الحجّه، هر شب میان نماز مغرب و عشا این دو رکعت نماز را ترک مکن:
در هر رکعت سوره حمد و سوره قل هو الله را مى خوانى، پس از آن این آیه (آیه 142 سوره اعراف) را مى خوانى:

وَ واعَدْنا مُوسى ثَلاثینَ لَیْلَةً، وَ أَتْمَمْناها بَعَشْر، فَتَمَّ میقاتُ رَبِّهِ

و ما با موسى سى شب وعده گذاشتیم سپس آن را با ده شب دیگر تکمیل نمودیم به این ترتیب میعاد پروردگارش (با او)

أَرْبَعینَ لَیْلَةً، وَ قالَ مُوسى لاَِخیهِ هارُونَ اخْلُفْنى فى قَوْمى، وَ أَصْلِـحْ

چهل شب تمام شد و موسى به برادرش هارون گفت: جانشین من در میان قومم باش و (آنها را) اصلاح کن

وَلا تَتَّبِعْ سَبیـلَ الْمُفْسِـدینَ.

و از روش مفسدان پیروى منما.

اگر چنین کنى، در ثواب حاجیان، و اعمال حجّ آنها شریک مى شوى.(1)

2ـ روزه گرفتن در نُه روز اوّل. در روایتى از امام موسى کاظم(علیه السلام) نقل شده است که هر کس نُه روز اوّل ذى الحجّه را روزه بدارد، خداوند ثواب روزه تمام عمر را براى او مى نویسد.(2)

3ـ ابوحمزه ثمالى از امام صادق(علیه السلام) نقل کرده است که آن حضرت، از روز اوّل تا عصر روز عرفه، پس از نماز صبح و قبل از نماز مغرب این دعا را مى خواند:

اَللّـهُمَّ هذِهِ الاَْیّامُ الَّتى فَضَّلْتَها عَلَى الاَْیّامِ وَشَرَّفْتَها، وَ قَدْ بَلَّغْتَنیها بِمَنِّکَ

خدایا این روزهایى است که برترى و شرافتش دادى بر سایر روزها و به لطف و

وَرَحْمَتِکَ، فَاَنْزِلْ عَلَیْنا مِنْ بَرَکاتِکَ، وَاَوْسِعْ عَلَیْنا فیها مِنْ نَعْمآئِکَ،

رحمتت مرا بدانها رساندى پس برکات خودت را بر ما فرو بار و از نعمتهاى خود در این روزها بر ما وسعت ده

اَللّـهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ اَنْ تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد، وَاَنْ تَهْدِیَنا فیها

خدایا من از تو خواهم که درود فرستى بر محمّد و آل محمّد و نیز خواهم که ما را دراین روزها به

لِسَبیلِ الْهُدى، وَالْعَفافِ وَالْغِنى، وَالْعَمَلِ فیها بِما تُحِبُّ وَتَرْضى، اَللّهُمَّ

راه هدایت و پاکدامنى و بى نیازى راهنمایى فرمایى و موفقمان دارى به انجام آنچه دوست دارى و موجب خشنودى تواست خدایا

اِنّى اَسْئَلُکَ یا مَوْضِعَ کُلِّ شَکْوى، وَیا سامِعَ کُلِّ نَجْوى، وَیا شاهِدَ کُلِّ

از تو خواهم اى جایگاه هر شکایت و اى شنواى هر سخن سِرّى و راز و اى حاضر در هر

مَلاَ، وَیا عالِمَ کُلِّ خَفِیَّة، اَنْ تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد، وَ اَنْ تَکْشِفَ

جمع و اى داناى هر نهان که درود فرستى بر محمّد و آل محمّد و بگشایى

عَنّا فیهَا الْبَلاءَ، وَ تَسْتَجیبَ لَنا فیهَا الدُّعآءَ، وَ تُقَوِّیَنا فیها وَ تُعینَنا،

در این روزها از ما بلا و گرفتارى را و مستجاب گردانى در آنها دعاى ما را و نیرو دهى به ما در این روزها و کمکمان دهى

وَتُوَفِّقَنا فیها لِما تُحِبُّ رَبَّنا وَتَرْضى، وَعَلى مَا افْتَرَضْتَ عَلَیْنا مِنْ

و موفقمان دارى پروردگارا بدانچه دوست دارى و خشنود گردى و بر آنچه واجب کرده اى بر ما از اطاعت خودت

طاعَتِکَ، وَطـاعَةِ رَسُولِکَ وَاَهْلِ وِلایَتِکَ، اَللّـهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ یا اَرْحَمَ

و اطاعت پیامبرت و اهل ولایتت خدایا از تو خواهم اى مهربانترین

الرّاحِمینَ، اَنْ تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد، وَاَنْ تَهَبَ لَنا فیهَا الرِّضا،

مهربانان که درود فرستى بر محمّد و آل محمّد و در این ایام خشنودى خویش را به من ببخش

اِنَّکَ سَمیعُ الدُّعآءِ، وَلا تَحْرِمْنا خَیْرَ ما تُنْزِلُ فیها مِنَ السَّمآءِ، وَطَهِّرْنا

که براستى تو شنواى دعایى و محروم مکن ما را از خیرى که در این روزها از آسمان فرو بارى و پاکمان کن

مِنَ الذُّنُوبِ یا عَلاّمَ الْغُیُوبِ، وَاَوْجِبْ لَنا فیها دارَ الْخُلُودِ، اَللّهُمَّ صَلِّ

از گناهان اى داناى بر نادیدنیها و واجب گردان در این ایّام براى ما خانه جاویدان را خدایا درود فرست

عَلى مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد، وَلا تَتْرُکْ لَنا فیها ذَنْباً اِلاَّ غَفَرْتَهُ، وَلا هَمّاً اِلاَّ

بر محمّد و آل محمّد و هیچ گناهى براى ما باقى مگذار جز آن که بیامرزى و نه اندوهى جز

فَرَّجْتَهُ، وَلا دَیْناً اِلاَّ قَضَیْتَهُ، وَلا غائِباً اِلاَّ اَدَّیْتَهُ، وَلا حاجَةً مِنْ حَوائِجِ

آن که بگشایى و نه بِدهى جز آن که بپردازى و نه غایبى جز آن که به ما برسانى و نه حاجتى از حاجات

الدُّنْیا وَالاْخِرَةِ اِلاَّ سَهَّلْتَها وَیَسَّرْتَها، اِنَّکَ عَلى کُلِّ شَىْء قَدیرٌ، اَللّـهُمَّ یا

دنیا و آخرت جز آن که آسان و هموارش گردانى که براستى تو بر هر چیز توانایى خدایا اى

عالِمَ الْخَفِیّاتِ، یا راحِمَ الْعَبَراتِ، یا مُجیبَ الدَّعَواتِ، یا رَبَّ الاَْرَضینَ

داناى اسرار پنهان اى رحم کننده بر اشک دیدگان اى اجابت کننده دعاها اى پروردگار زمینها

وَالسَّمواتِ، یا مَنْ لا تَتَشابَهُ عَلَیْهِ الاَْصْواتُ، صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَ آلِ

و آسمانها اى که صداها(ى بیشمار) بر او اشتباه نشود درود فرست بر محمّد و آل

مُحَمَّد، وَاجْعَلْنا فیها مِنْ عُتَقآئِکَ وَطُلَقآئِکَ مِنَ النّارِ، وَالْفائِزینَ بِجَنَّتِکَ،

محمّد و قرار ده ما را در این روزها ازآزادشدگان و رهایى یافتگان از آتش و نائل شوندگان به بهشتت

وَالنّاجینَ بِرَحْمَتِکَ، یااَرْحَمَ الرّاحِمینَ، وَصَلَّى اللهُ عَلى سَیِّدِنا مُحَمَّد

و نجات یافتگان بوسیله رحمتت اى مهربانترین مهربانان و درود خدا بر آقاى ما محمّد و

وَآلِهِ اَجْمَعینَ، وَسَلَّمَ عَلَیْهِمْ تَسْلیماً.(3)

آلش همگى و سلام بر همه آنان باد.

4ـ آن پنج دعایى را بخواند که به فرموده امام باقر(علیه السلام) خداوند آن را بوسیله جبرئیل براى حضرت عیسى(علیه السلام) هدیه فرستاد، تا در ایّام این دهه، آنها را بخواند. آن پنج دعا چنین است:

(1) اَشْهَدُ اَنْ لااِلهَ اِلاَّ اللهُ، وَحْدَهُ لا شَریکَ لَهُ، لَهُ الْمُلْکُ وَلَهُ الْحَمْدُ، بِیَدِهِ

(1) گواهى دهم که معبودى جز خداى یگانه نیست که شریک ندارد از آن اوست فرمانروایى و خاص اوست ستایش هر چه خیر است

الْخَیْرُ، وَهُوَ عَلى کُلِّ شَىْء قَدیرٌ. (2) اَشْهَدُ اَنْ لا اِلـهَ اِلاَّ اللهُ، وَحْدَهُ لا

بدست اوست و او بر هر چیز تواناست (2) گواهى دهم که معبودى جز خداى یگانه نیست

شَریکَ لَهُ، اَحَداً صَمَداً، لَمْ یَتَّخِذْ صاحِبَةً وَلا وَلَداً. (3) اَشْهَدُ اَنْ لا اِلـهَ

شریک ندارد یگانه بى نیازى که همسر و فرزندى براى خود نگیرد (3) گواهى دهم که معبودى

اِلاَّ اللهُ، وَحْدَهُ لا شَریکَ لَهُ، اَحَداً صَمَداً، لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ، وَلَمْ یَکُنْ لَهُ

جز خداى یگانه نیست که شریک ندارد یگانه بى نیازى که نزاید و نه زاییده شده و نیست برایش

کُفُواً اَحَدٌ. (4) اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلاَّ اللهُ، وَحْدَهُ لا شَریکَ لَهُ، لَهُ الْمُلْکُ وَلَهُ

همتایى هیچ کس (4) گواهى دهم که معبودى جز خداى یگانه نیست که شریکى ندارد از آن اوست فرمانروایى و خاص اوست

الْحَمْدُ، یُحْیى وَیُمیتُ، وَهُوَ حَىٌّ لا یَمُوتُ، بِیَدِهِ الْخَیْرُ، وَهُوَ عَلى کُلِّ

ستایش زنده کند و بمیراند و اوست زنده اى که نمیرد خیر بدست اوست و او بر هر

شَىْء قَدیرٌ. (5) حَسْبِىَ اللهُ وَکَفى، سَمِعَ اللهُ لِمَنْ دَعا، لَیْسَ وَرآءَ اللهِ

چیز تواناست (5) بس است مرا خدا و کافى است بشنود خدا صداى هر کس که دعا کند وراى خدا

مُنْتَهى،اَشْهَدُللهِِ بِما دَعا،وَاَنَّهُ بَرىءٌ مِمَّنْ تَبَرَّءَ، وَاَنَّ لِلّهِ الاْخِرَةَ وَالاُْولى.(4)
انتهایى نیست گواهى دهم براى خدا بدانچه خوانده است و این که بیزار است از هر که از او بیزارى جسته و براى خداست آخرت و دنیا.
سپس حضرت عیسى(علیه السلام) پاداش فراوانى را براى صد مرتبه خواندنِ این پنج دعا ذکر فرمود.(5) مرحوم «علاّمه مجلسى» گفته است: اگر کسى هر روز هر یک از این پنج دعا را ده مرتبه بخواند (که در مدّت ده روز هر کدام را صد مرتبه خوانده است) به روایت عمل کرده است. البتّه اگر هر روز هر دعایى را صد مرتبه بخواند بهتر است.(6)

5ـ در هر روز از این دهه، این تهلیلات [لا اله إلاّ اللّه ها] را که از امیر مؤمنان(علیه السلام) نقل شده است بخواند و اگر روزى ده مرتبه بخواند بهتر است:

لا اِلهَ اِلاَّ اللهُ عَدَدَ الّلَیالى وَالدُّهُورِ، لا اِلهَ اِلاَّ اللهُ عَدَدَ اَمْواجِ الْبُحُورِ، لا

معبودى جز خدا نیست به شماره شبها و روزگاران معبودى جز خدا نیست به شماره موجهاى دریاها

اِلهَ اِلاَّ اللهُ وَرَحْمَتُهُ خَیْرٌ مِمّا یَجْمَعُونَ، لا اِلهَ اِلاَّ اللهُ عَدَدَ الشَّوْکِ

معبودى جز خدا نیست و رحمت او بهتر است از آنچه مردم جمع کنند معبودى جز خدا نیست به شماره هر خار و

وَالشَّجَرِ، لا اِلهَ اِلاَّ اللهُ عَدَدَ الشَّعْرِ وَالْوَبَرِ، لا اِلهَ اِلاَّ اللهُ عَدَدَ الْحَجَرِ

هر درخت معبودى جز خدا نیست به شماره هر مُو و کُرک معبودى جز خدا نیست به شماره هر سنگ

وَالْمَدَرِ، لا اِلهَ اِلاَّ اللهُ عَدَدَ لَمْحِ الْعُیُونِ، لا اِلهَ اِلاَّ اللهُ فِى اللَّیْلِ اِذا

و کلوخ معبودى جز خدا نیست به شماره بهم خوردن چشمها معبودى جز خدا نیست در شب چون

عَسْعَسَ، وَالصُّبْحِ اِذا تَنَفَّسَ، لا اِلـهَ اِلاَّ اللهُ عَدَدَ الرِّیاحِ فِى الْبَرارى

تاریک شود و در صبح چون بدمد معبودى نیست جز خدا به شماره بادها در صحراها

وَالصُّخُـورِ، لا اِلـهَ اِلاَّ اللهُ مِـنَ الْیَـوْمِ اِلـى یَـوْمِ یُنْفَخُ فِى الصُّورِ.(7)

و کوهها معبودى جز خدا نیست از امروز تا روز نفخ صور.

--------------------------------------------------------------------------------

1. اقبال، صفحه 317.
2. زاد المعاد، صفحه 240.
3. مصباح المتهجّد، صفحه 672 و اقبال، صفحه 322 (با اندکى تفاوت).
4. ممکن است این دعا به زبان عربى بر حضرت مسیح(علیه السلام) نازل شده باشد و نیز ممکن است حضرت امام باقر(علیه السلام) آن را به عربى تبدیل کرده باشد.
5. اقبال، صفحه 323.
6. زادالمعاد، صفحه 245.
7. اقبال، صفحه 324.

ممنون

شمسی دوشنبه 15 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 09:40 ق.ظ

ﺩﺧﺘﺮﯼ ﺑﺎ ﻣﺎﺩﺭﺵ ﻣﺮﺍﻓﻌﻪ ﺩﺍﺷﺖ. ﺍﻭ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﻋﺼﺒﺎﻧﯽ ﺷﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺧﺎﻧﻪ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺭﻓﺖ .
ﭘﺲ ﺍﺯ ﻃﯽ ﺭﺍﻩ ﻃﻮﻻﻧﯽ، ﻫﻨﮕﺎﻣﯽ ﮐﻪ ﺍﺯ ﯾﮏ ﻓﺮﻭﺷﮕﺎﻩ ﮐﯿﮏ ﻋﺒﻮﺭ ﻣﯽ ﮐﺮﺩ، ﺍﺣﺴﺎﺱ ﮔﺮﺳﻨﮕﯽ ﮐﺮﺩ.
ﺍﻣﺎ ﺟﯿﺐ ﺩﺧﺘﺮ خالیﻭ ﺣﺘﯽ ﯾﮏ سکه ﻫﻢ ﻧﺪﺍﺷﺖ.
ﺻﺎﺣﺐ ﻓﺮﻭﺷﮕﺎﻩ ﯾﮏ ﺯﻥ ﺳﺎﻟﺨﻮﺭﺩﻩ ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ﺑﻮﺩ. ﭘﯿﺮﺯﻥ ﺩﯾﺪ ﮐﻪ ﺩﺧﺘﺮ ﺩﺭﻣﻘﺎﺑﻞ ﮐﯿﮑﻬﺎ ﺍﯾﺴﺘﺎﺩﻩ ﻭ ﺑﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﻧﮕﺎﻩ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ، ﺍﺯ ﻭﯼ ﭘﺮﺳﯿﺪ : ﻋﺰﯾﺰﻡ، ﮔﺮﺳﻨﻪ ﺍﯼ؟ ﺩﺧﺘﺮ ﺳﺮﺵ ﺭﺍ ﺗﮑﺎﻥ ﺩﺍﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ : ﺑﻠﻪ، ﺍﻣﺎ ﭘﻮﻝ ﻧﺪﺍﺭﻡ.
ﭘﯿﺮﺯﻥ ﻟﺒﺨﻨﺪﯼ ﺯﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ : ﻋﯿﺐ ﻧﺪﺍﺭﺩ، ﻣﻬﻤﺎﻥ ﻣﻦ ﻫﺴﺘﯽ. ﭘﯿﺮﺯﻥ ﮐﯿﮏ ﻭ ﯾﮏ ﻓﻨﺠﺎﻥ ﺷﯿﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﺩﺧﺘﺮ ﺁﻭﺭﺩ. ﺩﺧﺘﺮ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺳﭙﺎﺳﮕﺬﺍﺭ ﺷﺪ. ﺍﻣﺎ ﻓﻘﻂ ﮐﻤﯽ ﮐﯿﮏ ﺧﻮﺭﺩ ﻭ ﺳﭙﺲ ﺍﺷﮑﻬﺎﯾﺶ ﺑﺮ ﮔﻮﻧﻪ ﻫﺎ ﻭ ﺭﻭﯼ ﮐﯿﮏ ﺟﺎﺭﯼ ﺷﺪ. ﭘﯿﺮﺯﻥ ﺍﺯ ﺩﺧﺘﺮ ﭘﺮﺳﯿﺪ : ﻋﺰﯾﺰﻡ، ﭼﻪ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ؟ ﺩﺧﺘﺮ ﺍﺷﮑﻬﺎﯾﺶ ﺭﺍ ﭘﺎﮎ ﮐﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ : ﭼﯿﺰﯼ ﻧﯿﺴﺖ. ﻣﻦ ﻓﻘﻂ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﺗﺸﮑﺮ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ. ﺑﺎ ﻭﺟﻮﺩ ﺁﻧﮑﻪ ﺷﻤﺎ ﻣﻦ ﺭﺍ ﻧﻤﯽ ﺷﻨﺎﺳﯿﺪ، ﺑﻪ ﻣﻦ ﮐﯿﮏ ﺩﺍﺩﯾﺪ.
ﻣﻦ ﺑﺎ ﻣﺎﺩﺭﻡ ﺩﻋﻮﺍ ﮐﺮﺩﻡ ﺍﻣﺎ ﻣﺎﺩﺭﻡ ﻣﻦ ﺭﺍ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺭﺍﻧﺪﻩ ﻭ ﺑﻪ ﻣﻦ ﮔﻔﺖ: ﺩﯾﮕﺮ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﺑﺎﺯ ﻧﮕﺮﺩ.
ﭘﯿﺮﺯﻥ ﺑﺎ ﺷﻨﯿﺪﻥ ﺳﺨﻨﺎﻥ ﺩﺧﺘﺮ ﮔﻔﺖ: ﻋﺰﯾﺰﻡ، ﭼﻄﻮﺭ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﯽ ﺍﯾﻦ ﮔﻮﻧﻪ ﻓﮑﺮ ﮐﻨﯽ؟ ﻓﮑﺮ ﺑﮑﻨﯽ، ﻣﻦ ﻓﻘﻂ ﯾﮏ ﮐﯿﮏ ﺑﻪ ﺗﻮ ﺩﺍﺩﻡ، ﺍﻣﺎ ﺗﻮ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﻦ ﺗﺸﮑﺮ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ. ﻣﺎﺩﺭﺕ ﺳﺎﻟﻬﺎ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻮ ﻏﺬﺍ ﺩﺭﺳﺖ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ، ﭼﺮﺍ ﺍﺯ ﺍﻭ ﺗﺸﮑﺮ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﯽ ﻭ ﭼﺮﺍ ﺑﺎ ﺍﻭ دﻋﻮﺍ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ؟ ﺩﺧﺘﺮ ﻣﺪﺗﯽ ﺳﮑﻮﺕ ﮐﺮد، ﺳﭙﺲ ﺑﺎ ﻋﺠﻠﻪ ﮐﯿﮏ ﺭﺍ ﺧﻮﺭﺩ ﻭ ﺑﻪ ﻃﺮﻑ ﺧﺎﻧﻪ ﺩﻭﯾﺪ. ﻫﻨﮕﺎﻣﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﺭﺳﯿﺪ، ﺩﯾﺪ ﮐﻪ ﻣﺎﺩﺭ ﺩﺭ ﻣﻘﺎﺑﻞ ﺩﺭب خانه ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﻣﯽ ﮐﺸﺪ. ﻣﺎﺩﺭ ﺑﺎ ﺩﯾﺪﻥ ﺩﺧﺘﺮ ﺑﯽ ﺩﺭﻧﮓ ﺧﻨﺪﻩ ﺍﯼ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺑﻪ ﺩﺧﺘﺮ ﮔﻔﺖ: ﻋﺰﯾﺰﻡ، ﻋﺠﻠﻪ ﮐﻦ ﻏﺬﺍ ﺩﺭﺳﺖ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﻡ ، ﺍﮔﺮ ﺩﯾﺮ ﮐﻨﯽ، ﻏﺬﺍ ﺳﺮﺩ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ! ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻣﻮﻗﻊ، ﺍﺷﮑﻬﺎﯼ ﺩﺧﺘﺮ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ ﺟﺎﺭﯼ ﺷﺪ.

شمسی دوشنبه 15 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 09:50 ق.ظ

به حباب نگران لب یک رود قسم

و به کوتاهی آن لحظه ی شادی که گذشت

غصـه هم میگذرد

آنچنانی که فقط خاطره ای خواهد ماند

لحظه ها عریانند

به تن لحظه ی خود ، جامه اندوه مپوشان هرگز ...

شمسی چهارشنبه 17 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 03:50 ب.ظ

پاسخ ایراتی های طنز پرداز!! به نتانیاهو


این نتانیاهو که آزادی رو در حد شلوارلی می دونه ! اگه یه بار شلوارکردی می پوشید با تمام وجود حس آزادی و رهایی رو درک می کرد !



نتانیاهو خبر نداره که ما تو ایران ، شلوار جین که هیچ ! یه گوشی هایی داریم که راحت از تو جیب شلوار جین در میاد !



خبر فوری :
ایران در حال غنی‌سازی شلوار جین در غنای بالا است.



روزنامه صهیونیستی یدیعوت احارنوت :
ایران پارچه لازم برای غنی‌سازی بالای 90 درصد جین را در اختیار دارد.



اگر شلوارجین پوشیدن چیزی را تغییر می داد اکنون نمی گذاشتند شما شلوارجین بپوشید.»
(متن اصلاحیه سخنان نتانیاهو بعد از فهمیدن گاف خفنش )



بمب اتم رو دیده / جین ما رو ندیده !



حالا گفتن نداره ما ماشینمونو با یه تیکه شلوار جین می شوریم !



ما از همون اول انقلابمون هم شلوار جین پامون بود !



به نتیانیاهو بگین : ما تو ایران مشکل جین نداریم ولی مشکل رانی داریم ! رانی که میخوریم، یه تیکه میوه تهش گیر میکنه که نمیشه خورد. تو مصاحبه های بعدیش حتما به این مشکل اشاره کنه !



فردا را روز مــــــــــلی پوشیدن شـــــــــلوار جیـــــــــــــــــن اعلام کنیم !



از فردا هر کی جین نپوشه رو گشت ارشاد میگیره به عنوان عامل صهیونیست !


نتانیاهو بیاد ایران ببینه تو نقاشی های دیوار تخت جمشید حتی غلامان و کنیزان ایرانی شلوار جین میپوشیدن !



یک جین چندهزار ساله از خرابه‌های شهر سوخته کشف شد !



ما تو خونمون بجای فرش قرمز جین پهن میکنیم !



نتانیاهو : تو جین میبینی و من پیچش جین !

طالبی جمعه 19 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 09:15 ق.ظ

این بار می خواهم از تو بگویم
از تو که در کرانه ی عالم،یگانه ای.
از تو که به من عشق بخشیدی و آموختی دوست داشتن را.
پروردگار من!
آنگاه که نام تو را بر زبان می آورم،لحظه های غبار زندگیم آکنده می شود از شمیم خوش بودنت!
قلب بی تابم رنگ تو را می گیرد و وجودم سرشار از وجود توست.
بی نیاز ترین!
آن هنگام که دست خواهشم را ملتمسانه به سویت دراز می کنم،خوب می دانم معبود من
سخاوتمند تر از آن است که لطافت دست یاریگرشرا از من دریغ کند.
مهربانا!
آن زمان که می ستایمت و با تو سخن میگویم،حس غروری متواضعانه مرا به تو پیوند می زند....
پیوندی ناگسستنی تر از پیوند ماه ومهر.
زیباترین وجود!
من از تو زنده ام و لطف توست.... هرنفسی که از سینه ام بیرون می آید.
به جانی که از تودارم سوگند که از آغاز زندگیم دوستت داشته ام و نام بلندت را تا همیشه
در گنجینه ی قلبم حفظ خواهم کرد.
زندگی مثل یه دیکته می مونه که هی می نویسیم و بعد خط میزنیم
ولی زمانی به خودمون می اییم که میگن وقت تموم شده ورقه ها بالا

طالبی جمعه 19 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 09:16 ق.ظ

برای اینکه دفتر نقاشیش سفید بود
معلم تنبیه اش کرد
غافل از اینکه پسرک فقط خدایی رو کشیده بود که
همه می گفتند دیدنی نیست!

شمسی یکشنبه 21 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 01:06 ب.ظ

آن چیست که دیده نمی شود و بدون آن نمی توان به زندگی ادامه داد؟

جواب دهه شصتی ها : هوا
جواب دهه هفتادی ها : وایرلس

سلام. ممنون. -----------------------------------------------خانم شمسی معارفه کی است؟----------------------
آدرس آن کامنتتان که از درس گرفتن با من ترسانده بودنتتان و من شروع به گفتن برخی مسایل کردم برای اولین بار کجاست؟!!--------------------------------------ممنون

شمسی یکشنبه 21 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 01:26 ب.ظ

این خلاقیتی که ما ایرانی ها تو جوک ساختن و تیکه و متلک انداختن به کار می بریم اگه تو علم و صنعت به کار می بردیم، الان ما دنیا رو تحریم کرده بودیم!

شمسی یکشنبه 21 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 01:27 ب.ظ

منبع اینترتی!!!!!!


نیم ساعته می خوام برم دستشویی اما بابام تو پذیرایی کمین کرده یکی رد بشه گیرش بیاره تحلیلش رو درباره سوریه بگه!



یه قانونی هست که میگه
یه مریضی می گیری که از هر یک میلیون نفر یه نفر اونو می گیره اما تو قرعه کشی بانک بین دو نفر هم که باشه تو برنده نمی شی!



اونایی که خدمت رفتن باید یادشون باشه قبل از خاموشی همه جلوی تختشون خبردار می ایستن و از نفر اول شروع می کنن به شمارش و آمارگیری|! نفر اول باید بلند بگه ۱ دوم ۲ و… نوبت پسرعموم رسیده بلند گفته هُپ!



تو ترافیک گیر کرده بودیم که یه BMW ۵۳۰ اومد بغلمون
به بابام گفتم بابا یه دونه از این بی ام و ها بگیر،
بابام گفت ماشین ماشینه دیگه چه فرقی داره؟
ببین الان هم ما تو ترافیک گیر کردیم هم این یارو!
یعنی خداوکیلی تا حالا اینجوری قانع نشده بودم

شمسی یکشنبه 21 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 01:28 ب.ظ

گوشی ام رو گذاشتم رو Airplane Mode
از طبقه ششم پرتش کردم پایین، افتاد خرد و خاکشیر شد
نمی دونم این چه قابلیت مسخره ایه! کار نمی کنه که!

شمسی یکشنبه 21 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 01:29 ب.ظ

کلِ عمرمون دپرس بودیم......
.
.
.

ولى تو اعلامیه مون میزنن """شادروان""" :|||

یکی از یکی قشنگتر.

شمسی یکشنبه 21 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 01:29 ب.ظ

انقدر که زمین فوتبال به نام تختی داریم، سالن کشتی به نامش نداریم!



هیچ چیز خوشحال کننده تر از این نیست که تو امتحان به جای «توضیح دهید» بنویسن «نام ببرید»

شمسی یکشنبه 21 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 01:33 ب.ظ

اگه سر کلاس نباید خوابید، پس تو خونه ام نباید درس خوند!



چند سال دیگه مثلا از یکی می پرسی شما کجایی هستید؟
میگه ما اصالاتا یاهو مسنجری هستیم
ولی خودم تو فیس بوک بزرگ شدم



یکی از کارای خبیثانه من اینه تو فیسبوک میرم تو پیج خارجیا واسشون فینگلیش کامنت میذارم!
ینی مخشون میپکه ها !!


میگن تو بهشت از کنارت رود های ماست موسیر رد میشن
کنارشون هم بوته های چیپس هست ...



انقد که گره تو کارای من هس , تو فرش شفقى تبریز نیس!




ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺑﻌﺪ ﻣﺪﺗﻬﺎ ﺩﯾﺪﻡ ﮔﻮﺷﯿﻢ ﺯﻧﮓ ﺧﻮﺭﺩ ؛
دوﯾﺪﻡ ﮐﻪ ﺯﻭﺩ ﺟﻮﺍﺏ ﺑﺪﻡ ﺩﯾﺪﻡ ﺳﺮ ﺯﻧﮓ ﺩﻭﻡ ﺧﺎﻣﻮﺵ ﺷﺪ !
ﻫﺮﮐﺎﺭﯼ ﻣﯿﮑﻨﻢ ﺭﻭﺷﻦ ﻧﻤﯿﺸﻪ ،
ﻓﮏ ﮐﻨﻢ ﺍﺯ ﻫﯿﺠﺎﻥ ﺯﯾﺎﺩ ﺧﻮﺩﺷﻢ ﺩﭼﺎﺭ ﺣﻤﻠﻪ ﻗﻠﺒﯽ ﺷﺪﻩ ﺳﮑﺘﻪ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﯿﭽﺎﺭﻩ

شمسی یکشنبه 21 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 01:34 ب.ظ

من بالاخره یه وسیله نایلون جدا کن از لواشک اختراع می کنم ٬و تو جشنواره خوارزمی ارائه میدم!
بضی وختا از زوره ناچاری لواشکو با نایلونش خوردم ...

شمسی یکشنبه 21 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 01:35 ب.ظ

تلوزیون نشون میده 7-6 تا پسر تو خونه خالی جمع شدن
یهو زنگ میزن شرکت تن تاک براشون دستگاه دراز نشست میارن
همه با هم خوش و خرم شرو میکنن دراز نشست رفتن!

بنده سکوت میکنم :|

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد