- دیشب یه دزد اومد خونمون دنبال پول می گشت تو کمد
هیچی دیگه، خلاصه منم بیدار شدم از تخت اومدم پایین با هم دنبالش گشتیم.
چیزی پیدا نکردیم، آبروم رفت!
-وقتی می خوای خانمی رو از کاری منع کنی بهش بگو:
«برای پوستت خوب نیست» در 99.73 درصد موارد جواب می ده
- خداییش پشه ای که 6 طبقه میاد بالا، حقشه که نیش بزنه. زحمت کشیده کار کرده
- بابای من هر وقت پول برق زیاد میاد میندازه گردن لامپ مودم من!
-- یه تی شرت خریدم کلی مارک نایک روشه بعد رو یقه ش نوشته تولیدی برادران عباس پور
- من: بابا 10 تومن بده
بابام: برو کیفمو بیار بت بدم
سال بعد ...
من: بابا پنج تومن بده می خوام شارژ بخرم
بابام: تازه بت 10 تومن دادم چیکارش کردی؟!
- پسر داییم دهه هشتادیه مدرسه غیرانتفاعی ثبت نامش کردن سالی شش میلیون!
یادش بخیر اون وقتا ناظممون می گفت فردا 500 تومن کمک به مدرسه با خودتون بیارید، خونه ما می ریخت به هم!
- دیشب اینترنتم قطع شد
رفتم یه ذره با خانواده نشستم، باهاشون آشنا شدم
به نظر آدمای خوبی میان
با داییم رفته بودم موبایل بخریم داییم به فروشنده گفت : به نظر شما کدوم رنگو بخریم ؟
فروشنده : والا این به سلیقه ی شخصیتون برمیگرده من نمیتونم نظری بدم !
داییم : حالا شما اگه بودی کدومو میخریدی ؟
فروشنده : چی بگم والا ! شما باید بپسندین سلیقه ها متفاوته !
داییم : سلیقه ی شما کدومو میپسنده ؟
فروشنده : والا من اگر بودم نقره ای رو میخریدم !
داییم : پس اگر زحمتی نیست اون مشکی رو به ما بده …
فروشنده با تعجب گفت چرا مشکی ؟
داییم : اون نقره ایه حتما مشکلی داره که اصرار داری به ما بندازیش !
من :|
فروشنده :
یک شرکت تبلیغاتی سایتی را راهاندازی کرده تا افرادی که تمایل به ترک اعتیاد به فیسبوک دارند اما از اراده کافی برخوردار نیستند، بتوانند کمتر از فیسبوک استفاده کنند. این سایت از کاربران دعوت میکند سه ماه از فیسبوک استفاده نکنند و بعد از آن ببینند آدمهای شادتری هستند یا نه. البته ما معتقدیم این راهها همهاش سوسولبازی است و معتاد به فیسبوک با عزیزم! لایک نکن و خوشگلم! پست نذار، اعتیادش را ترک نمیکند و باید به فکر راههای دیگری بود. بستن به تخت، آویزان کردن از سقف، زندانی کردن معتاد در کارتون یخچال و اقداماتی از این دست میتواند راههای بهتری برای ترک دادن معتاد به فیسبوک باشد. در همین راستا شنیدیم مرکز ترک اعتیادی به همین شکل در یکی از نقاط کشور شروع به کار کرده است. برای همین از یکی از مراقبان و پرستاران این مرکز خواستیم تجربیات خود را در مواجهه با معتادان فیسبوکی برای ما بازگو کند. خلاصه این گفتوگو در زیر میآید:
- یکی از معتادان که دچار بیماری روانی شده بود مرتب سر خود را تکان میداد و هر پنج ثانیه یک بار با خود میگفت: "با اجازه share میکنم".
- معتادان وقتی حوصلهشان سر میرفت دستهجمعی با هم آواز میخواندند و میگفتند: "کفتر کاکل به سر wi-fi . این message از من ببر wi-fi."
- برخی از معتادان روی دیوار کمپ جملات قصاری از کوروش کبیر مینوشتند و بقیه هم با ذغال به نشانه لایک خط میکشیدند که با آنها برخورد لازم صورت گرفت. جالب اینجا بود که شخص استاتوسگذار روی دیوار وقتی کشانکشان به سمت سلول انفرادی برده میشد، میگفت: "گیرم که میزنید، گیرم که میکشید. با رویش ناگزیر استاتوسها چه میکنید؟" که همانجا فیالفور ۲۰نفر بلند گفتند "لایک" و پنج نفر هم با اجازه share کردند.
- بعد از این واقعه چند نفر سراغ ما آمدند و گفتند: "ما را هم بگیرید لایکمان برود بالا!" که ما ناخودآگاه به شکل :| درآمدیم.
- یک روز که رفتار معتادها را زیر ذرهبین گرفته بودیم دیدیم یکی از آنها سر خود را از یک قاب چوبی بیرون آورده و بقیه هم رو به او میگویند: "عکس زیبایی است"، "very nice"، "اینجا کجاست اصغرجون؟"
- بعد از مدتی افراد حاضر در کمپ دو دسته شدند. گروه یک به گروه دو فحش میدادند و لایک میگرفتند. گروه دو به گروه یک فحش میدادند و لایک میگرفتند.
- کمکم ما هم دلسرد شدیم و با عدم مشاهده علایم بهبود در بیماران به این نتیجه رسیدیم که کلا باید بکوبیم، دوباره بسازیم! جالب اینجا بود که تعداد بسیاری از بیماران میگفتند شما بکوبید. ما اینجا هستیم! بعدا فهمیدیم میخواستند از لحظه خراب شدن خانه و لت و پار شدن خودشان فیلم بگیرند و بگذارند فیسبوک. وقتی ازشان پرسیدیم چرا؟ گفتند: فاجعه و مصیبت خیلی بیشتر لایک میخوره!
بعضیها آنقدر فقیر هستند که تنها چیزی که دارند پول است.
-------------------------
آدمها شما را به خدا
اگر قصد عاشقی دارید
عاشق همان شوید که هست
نه عاشق بتی که قرار است از او بسازید
--------------------------
پیمان شکنی یکی از شاخه های دروغ است.
---------------------
بزرگترین درسی که تاریخ بما می دهد اینست که هیچ کس از تاریخ درس نگرفته است!
---------------------
مردم اشتباهات کوچک خود را روی هم میریزند و از آن غولی میسازند که نامش تقدیر است.
داشتم سه راهی اتاقمو تعمیر میکردم … یه هو برق منو گرفت !
به بابام گفتم …
میگه: حالا پول برقمون زیاد نیاد !
من :(
بابام :?
بابابرقی :D
عتراف میکنم هر روز صبح که بیدار میشم با خودم تصمیم میگیرم
که امروز خیلی خلاق و پر انرژی باشم ولی بعد یه صدایی تو سرم میگه :
آره اینو خوب اومدی و بعد جفتمون با هم میخندیم و تصمیم میگیریم دورِهمی یه چرتی بزنیم !
توی فرهنگ ما تا شیش صبح بیدار موندن خیلی راحت تر از شیش صبح بیدار شدنه
###########
یکی از سخت ترین کارایِ دنیا انتخابِ یه فولدر آهنگ واسه تو ماشینه
###########
بعضی وقتا با یه نفر فقط کار داری ولی مجبوری به بهونه احوالپرسی بهش زنگ بزنی که تابلو نشه
بعضی وقتام فقط و فقط میخوای حال یکی رو بپرسی و صداشو بشنوی
ولی مجبوری یه کاری رو بهونه کنی که تابلو نشه
###########
فقط یه ایرونی میتونه انقدر فال حافظ بگیره تا یکیش به مشکلش جور دربیاد !
###########
اولین ضربه ی زندگیمو وقتی خوردم :
که از راه رسیدم و دیدم………….
مامان بزرگم داره با ادکلنی که داییم از انگلیس آورده پشه میکشه !
###########
بعضی وقتا با یه نفر فقط کار داری ولی مجبوری به بهونه احوالپرسی بهش زنگ بزنی که تابلو نشه بعضی وقتام فقط و فقط میخوای حال یکی رو بپرسی و صداشو بشنوی
*******************
بینهایت خوشخالم که امسال مشمول تبریک روز دانشجو شدم و دوستانم برام پیام تبریک فرستادن. پارسال روز دانشجو خیلی بهم سخت گذشت خیلی!!!!!
رساله توجیه المسائل ایرانی ها
۱_غیبت… تو روشم می گم.
۲_تهمت… همه می گن!
۳_دروغ… مصلحتى!
۴_رشوه… شیرینى!
۵_ظلم… حقشه!
۶_مال حرام… پیش سه هزار میلیارد هیچه.
۷_ربا… همه می خورن!
۸_نگاه به نامحرم… یه نظر حلاله!
۹_مجلس حرام… یک شب که هزار شب نمی شه!
۱۰_بخل… اگه خدا می خواست بهش می داد!
قرار بود پارچه ی کت و شلواری اهدایی به مدرسه، میان شاگردان قرعه کشی شود.
معلم گفت تا هر کس نامش را روی کاغذ بنویسد تا قرعه کشی کنند.
وقتی نام حسن درآمد، خود آقا معلم هم خوشحال شد.
چرا که حسن به تازگی یتیم شده و وضع مالی اش اصلا خوب نبود.
وقتی معلم به کاغذ اسامی بچه ها نگاه کرد، روی همه ی آن ها نوشته شده بود: حسن.
از شخصی پرسیدند: از این همه مراقبه و توجه به خدا، چه به دست آورده ای؟
جواب داد: هیچ! اما بعضی چیزها را از دست داده ام!
خشم، نگرانی و اضطراب، افسردگی، احساس عدم امنیت و ترس از پیری و مرگ.
همیشه با به دست آوردن نیست که حالمان خوب می شود، گاهی از دست دادن ها بیشتر آسوده و راحتمان می کند.
گرمی خواهی محال ترین اتفاق زندگیت رخ بدهد، باور محال بودنش را عوض کن .
************
برنده می گوید: ممکن است، اما مشکل .
اما بازنده می گوید: مشکل است.
************
آن اندازه که ما خود را فریب می دهیم و گمراه می کنیم، هیچ دشمنی نمی تواند .
************
حتی اگر بهترین فرد روی کره زمین هستید به خودتون مغرور نشویدچون هیچ کس از شخصی که ادعا می کند خوشش نمی آید .
************
من در رقابت با هیچ کس جز خودم نیستم .
هدف من مغلوب کردن آخرین کاری است که انجام داده ام .
بیل گیتس
************
تنها راه کشف ممکن ها، رفتن به ورای غیر ممکن ها است .
آرتور کلارک
************
برای یاد گرفتن آنچه می خواستم بدانم احتیاج به پیری داشتم اکنون برای خوب به پا کردن آنچه که می دانم، احتیاج به جوانی دارم.
ژوبرت
************
دوست تو کسی است که هرگاه کلمه "حق" از تو شنید، خشمناک نشود .
************
پیروزی یعنی :
توانایی رفتن از یک شکست، به شکستی دیگر، بدون از دست دادن اشتیاق .
***************
مردم هرگز خوشبختی خود را نمی شناسنداما خوشبختی دیگران همیشه در جلو دیدگان آنهاست .
معبودا!
به بزرگی آنچه داده ای آگاهم کن تا کوچکی آنچه ندارم نا آرامم نکند.
************
تمام محبتت را به پای دوستت بریز نه تمام اعتمادت را .
امام علی علیه السلام
************
بسان رود که در نشیب دره سر به سنگ می کوبد رونده باش
امید هیچ معجزی ز مرده نیست،
زنده باش .
************
یادها فراموش نخواهند شد، حتی به اجبار
و دوستی ها ماندنی هستند، حتی با سکوت .
************
مترسک عروسک زشتی است که از مزرعه مراقبت می کندو آدمی مترسک زیبایی است که جهان را می ترساند .
************
"دوستی" ؛ کلام زیبایی است که هرکس درکش کرد، ترکش نکرد .
************
زندگی قانون باور ها و لیاقت هاست، همیشه باور داشته باش لایق بهترین هایی .
************
اگر مایلید پیام عشق را بشنویم، بایستی خود نیز این پیام را ارسال کنیم .
تمام محبتت را به پای دوستت بریز نه تمام اعتمادت را . امام علی علیه السلام
کجاها نباید خندید !!!/
به سرآستین پاره کارگری که دیوارت را می چیند و به تو می گوید ارباب، نخند./
به پسرکی که آدامس می فروشد و تو هرگز نمی خری ، نخند ./
به پیرمردی که در پیاده رو به زحمت راه می رود و شاید چند ثانیه ی کوتاه معطلت کند ، نخند ./
به دبیری که دست و عینکش گچی است و یقه پیراهنش جمع شده، نخند ./
به دستان پدرت.../
به جارو کردن مادرت.../
به راننده چاق اتوبوس.../
به رفتگری که در گرمای تیر ماه کلاه پشمی به سردارد.../
به راننده آژانسی که چرت می زند./
به پارگی ریز جوراب کسی در مجلسی... /
به پشت و رو بودن چادر پیرزنی در خیابان.../
به اشتباه لفظی بازیگر نمایشی.../
نخند ...نخند که دنیا ارزشش را ندارد .../
که هرگز نمی دانی چه دنیای بزرگ و پر دردسری دارند،آدم هایی که هر کدام برای خود و خانواده ای، همه چیز و همه کسند./
آدم هایی که برای زندگی تقلا می کنند.../
بار می برند.../
بی خوابی می کشند.../
کهنه می پوشند.../
جار می زنند.../
سرما و گرما را تحمل می کنند.../
و گاهی خجالت هم می کشند/
خیلی ساده ... نخند دوست من!!!/
هرگز به آدم ها نخند/
آه از بی بته های لافزنی که قدر دستان پینه بسته را نمی فهمند!
سلام استاد
خوبید؟ خیلی خوشحال شدم امروز شما رو سر جلسه امتحان دیدم!!! یاد امتحان آلی3 مون افتادم!!! موقع امتحان آلی3 یه سر اومدید کلاسی که ما بودیم . بهمون موفق باشید گفتید و رفتید!!!!
امروز اولین امتحان کارشناسی ارشد. بدون دوست های قدیمی!!
به نام خدا.
سلام.
بعد بیست و دو روز و با دادن امتحان های سخت اومدم خونه.
اصلا فکر نمیکردم ارشد اینقدر سخت باشه.تو عمرم اینقدر درس نخوندم که تو ارشد خوندم.
دلم برای صندوقچه یه ذره شده بود.البته سر میزدم ولی خوب کامنت نمیذاشتم.
سلام استاد
استاد جلسه اول شیمی آلی 1 از یه جنگلی صحبت کردین که شبیه آمازون بود و شیمی آلی رو بهش تشبیه کردین. اسمش چی بود.
احساس میکنم دارم توش گم میشم.
سلام. همون جنگل آمازون بود که برزیلیوس شیمی آلی را به اون تشبیه کرده بود. من گفتم اگر به طریق صحیح وارد نشید آلی همون طوره. نترسید ان شاالله درست می شه.
روزی لقمان به پسرش گفت: امروز به تو سه پند خواهم داد که کامروا شوی.
اول اینکه سعی کن در زندگی بهترین غذای جهان را بخوری!
دوم اینکه در بهترین بستر و رختخواب جهان بخوابی!
سوم اینکه در بهترین کاخ ها و خانه های جهان زندگی کنی!
پسر لقمان گفت: ای پدر! ما یک خانواده بسیار فقیر هستیم چطور من می توانم این
کارها را انجام دهم؟
لقمان پاسخ داد:
- اگر کمی دیرتر و کمتر غذا بخوری، هر غذایی که می خوری، طعم بهترین غذای جهان را می دهد.
- اگر بیشتر کار کنی و کمی دیرتر بخوابی، در هر جا که خوابیده ای، احساس می کنی و
بهترین خوابگاه جهان است.
و
- اگر با مردم دوستی کنی و در قلب آنها جای بگیری، آن وقت بهترین خانه های
جهان مال توست...
کافی است کمی فکر کنیم!
مورد داشتیم زده به سیم آخر…اما یکی سیم آخرو زده به برق
**********
مورد داشتیم رو تردمیل برعکس دَویده چاق بشه
************
از طرف می پرسند چرا پرنده ها زمستان از شمال به جنوب پرواز می کنن ؟ میگه : آخه من امتحان کردم..... پیاده خیلی راهه
*********
یه زوج میرن مسافرت لندن. خانمه تو اتاق یه موش می بینه از همسرش میپرسه انگلیسی بلدی بری به صاحب هتل بگی اینجا موش هست؟ اونم میگه البته که انگلیسی بلدم. میره به رئیس هتل میگه
Do you know Tom & Jerry?
Yes I do.
Jerry is here
************
آرنولد شوارتزینگر خیلی سعی کرد ....
.
.
.
.
سایر حروف الفبا رو هم در اسم و فامیلیش جا بده منتها ثبت احوال بهش اجازه نداد
*************
یکی از بچه ها روایت میکرد: رفته بودم سربازی، روز اول نشوندنمون رو زمین… جناب سروان داد زد : کی اینجا لیسانس ریاضی داره؟!! منم با ذوق و شوق دستمو بردم بالا گفتم : من جناب!!! گفت : پاشو اینا رو بشمار!!
*************
هـرکـاری میکنــم آیفـونـم بـه اینتـرنــت وصــل نمیشــه . . . دکمـه شـو کـه میــزنـم در خــونـه بـاز میشــه ..!! پس این ملّت چی میگن ما با آیفون میایم اینتـرنــت؟؟
اگرمی خواهی محال ترین اتفاق زندگیت رخ بدهد، باور محال بودنش را عوض کن .
************
برنده می گوید: ممکن است، اما مشکل .
اما بازنده می گوید: مشکل است.
************
آن اندازه که ما خود را فریب می دهیم و گمراه می کنیم، هیچ دشمنی نمی تواند .
************
حتی اگر بهترین فرد روی کره زمین هستید به خودتون مغرور نشویدچون هیچ کس از شخصی که ادعا می کند خوشش نمی آید .
************
من در رقابت با هیچ کس جز خودم نیستم .
هدف من مغلوب کردن آخرین کاری است که انجام داده ام .
بیل گیتس
************
تنها راه کشف ممکن ها، رفتن به ورای غیر ممکن ها است .
آرتور کلارک
************
برای یاد گرفتن آنچه می خواستم بدانم احتیاج به پیری داشتم اکنون برای خوب به پا کردن آنچه که می دانم، احتیاج به جوانی دارم.
ژوبرت
************
دوست تو کسی است که هرگاه کلمه "حق" از تو شنید، خشمناک نشود .
************
پیروزی یعنی :
توانایی رفتن از یک شکست، به شکستی دیگر، بدون از دست دادن اشتیاق .
***************
مردم هرگز خوشبختی خود را نمی شناسنداما خوشبختی دیگران همیشه در جلو دیدگان آنهاست .
داستانک
روزی دست پسر بچهای در گلدان کوچکی گیر کرد و هر کاری کرد، نتوانست دستش را از گلدان خارج کند. به ناچار پدرش را به کمک طلبید. اما پدرش هم هر چه تلاش کرد نتوانستند دست پسر را از گلدان خارج کنند. گلدان گرانقیمت بود، اما پدر تصمیم گرفته بود که آن را بشکند. قبل از این کار به عنوان آخرین تلاش به پسرش گفت: «دستت را باز کن، انگشتهایت را به هم بچسبان و آنها را مثل دست من جمع کن. آن وقت فکر میکنم دستت بیرون میآید.»
پسر گفت: «میدانم اما نمیتوانم این کار را بکنم.»
پدر که از این جواب پسرش شگفتزده شده بود پرسید: «چرا نمیتوانی؟»
پسر گفت: «اگر این کار را بکنم سکهای که در مشتم است، بیرون میافتد.»
شاید شما هم به سادهلوحی این پسر بخندید، اما واقعیت این است که اگر دقت کنیم میبینیم همه ما در زندگی به بعضی چیزهای کمارزش، چنان میچسبیم که ارزش داراییهای پرارزشمان را فراموش میکنیم و در نتیجه آنها را از دست میدهیم.
اثرات شادی:
یک گروه از دانشمندان استرالیائی برای مطالعه اثرات شادی بر سلامت انسان دست به آزمایش جالبی زدند.
آنها خون تعدادی از مبتلایان به افسردگی رابه یک گروه شش تایی از خوکچه های هندی تزریق کردندو مشاهده کردند که هر شش خوکچه پس از دو ساعت مردند.
در مرحله بعد خونی را که از انسان های بسیار شاد و با نشاط گرفته شده بودرا به شش خوکچه دیگر تزریق.و دیدن بعد از طی دو ساعت همه شش خوکچه مردند.
آنها نتیجه گرفتند خون آدم به خوکچه نمیسازه. هیچی دیگه الان دارن یه آزمایش دیگه طراحی میکنن.
سلام استاد
اسکن؟! امیدوارم چیز مهمی نباشه و حال مادرتون خوب باشه.
استاد حالا که میگید دیر نمیشه جسارتا من پنجشنبه نمی تونم بیام دانشگاه!!ببخشید یک روز دیگه میام ان شاالله هفته بعد!!!
نمی دونستم دفاع آقای دکتر رحمانی بوده! تبریک!
سلام. خدا را شکر مساله ای نیست. چکاپ سالانه پس از لطف بزرگ خدا به ما (در سال قبل) است.البته عمر و همه چیز ما در دست اوست. ممنون شنبه انشاالله دامغانم. از یک شنبه. بله ممنون دکتر سلمان لایق این دفاع و کار خوب بود.
پسر فاطمه، نور هدی
سبزترین باغ بهار خدا
با تو دل از غصه رها می شود
پاکتر از آینه ها می شود
ای گل گلزار خدا، یا حسن عسکرى (ع)
آینه ی قبله نما یا حسن عسکرى (ع)
میلاد یازدهمین حجت خداوند، پیام آور آیینه و روشنی، بر رهروان صدیقش مبارک باد!
مامان بزرگم فوت کرده
بابای عروسمون زنگ زده برای تسلیت
حالا سوتی های من تواین دو دقیقه مکالمه:
دخترم خدا بیامرزدشون:خواهش میکنم
خدا بندگان شماروهم رحمت کنه!!
کی فوت کردن:دیشب عصر
ببخشید دخترم مزاحم شدم:خواهش میکنم
مزاحم هستید،خدافظ
قیافه من بعداز قطع کردن o_0
زده به سرم یه پورشه بخرم 800 میلیون تومن
.
.
.
.
اما هرطورحساب میکنم 800 میلیون کم دارم
**************
گوشیمو گذاشتم رو حالت پرواز...
از طبقه 8ام پرتش کردم رو هوا...
افتاد خورد وخاکشیر شد..
نمیدونم این چ قابلیت مسخره ایه...!!!!!!
کارنمیکنه که ....!!!!!!!
***************
دلــــم برای پاریـــــــــس تنگ شده
خعـــــــلی وقته نرفــــــتم اونجا
دقیقا ازروزی که ب دنــــــــــیا اومدم
*****************
اولیا شلخته...
دومیا پاتخته...
سومیا رییسن..
چهارمیا پلیسن...
پنجمیا روفوزه یه وری میرن تو کوزه..
یادش بخیر یه پا خنگول بودیم!
*************
از وظایف مهم یه دانشجو اینه:
.
.
.
.
درمقابل فهمیدن درس مقاومت کنه ..
***************
چرا تو اینترنت همه توی عکساشون.
درحال گشت وگذار وتفریح وخندن.
ولی تو کامنتاشون از غم دوری وجدایی و...درحال زار زدنن؟
سر کارگذاشتن مارو عایا؟
دوربین مخفیه؟
بلاخره مشکل دارن
غم دارن یاهمه چی ردیفه؟
ماچیکارکنیم؟
بلاخره غصه بخوریم براشون یا حسودی کنیم برای خوشیشون ؟
خدایی تکلیف مارو روشن کنن دیگه
اعتراف میکنم...
اعتراف میکنم سوم دبستان که بودم یه روز معلممون مدرسه نیومد منم ظهرش رفتم در خونشون که یه کوچه بالاتر از ما بود تکلیف شبمو ازش گرفتم.
***********************************
اعتراف میکنم به عنوان 1 مهندس میخواستم دیوار رو سوراخ کنم، شک داشتم که از زیر جایی که میخوام سوراخ کنم سیم برق رد شده باشه، واسه اینکه برق نگیرتم فیوز رو قطع کردم، تازه وقتی دیدم دریل کار نمیکنه کلی غصه خوردم که دریل سوخت!
**************
اعتراف می کنم پسر همسایمون دوتا سی دی از ویدیوکلوپ برداشته بود. گفتم که بده من هم ببینم. اون هم گفت به شرط اینکه یه سی دی جدید بدی. من هم که هیچی نداشتم رو یه سی دی الکی نوشتم کشتی رانی در کوهستان و بهش گفتم این فیلم رو هیچ جا ندارن. خیلی خوبه! خلاصه خیلی تعریف کردم اون دوتا سی دی رو ازش گرفتم ...
**************
اعتراف می کنم یکی از سوالات دوران کودکی من این بود که تو جاده چرا ما هر چی از ماشین ها سبقت می گیریم، اول نمی شیم...
**************
اعتراف می کنم تو بچگی هام یه بار بابا و مامان من دعوا کردن، من هم رفتم یه عالمه حشره کش زدم به خودم که بمیرم ... وصیت نامه هم نوشتم تازه، توش حلالشون نکردم که عذاب وجدان بگیرن!
***************
اعتراف می کنم دو هفته قبل داشتم می رفتم جلسه، خیلی عجله داشتم، بهترین کت و شلوارم رو پوشیده بودم. باورتون نمی شه، وقتی از جلسه برگشتم خونه و درست دم در بود که فهمیدم همه این مدت با دمپایی بودم!
***************
اعتراف می کنم یه بار داشتم پشت سر یه بنده خدایی حرف می زدم توی یه جمعی، خیلی از دستش عصبانی بودم. یه کم هم غیرمنصفانه و البته بی ادبانه حرف زدم. وقتی حرفم تموم شد یکی از بچه ها گفت: دیگه چیزی نمیخوای بهش بگی! گفتم: چرا، هر چی به اون عوضی بگم حقشه اما همین بسشه، چطور مگه؟ گفت: چون هفته قبل اومده خواستگاری خواهرم و عقد کردن. الان تقریبا هر شب می بینمش، گفتم پیغامی داری بهش برسونم...
اعتراف می کنم کلاس اول دبستان بودم تحت تاثیر این حرفا که نباید به غریبه آدرس خونتون رو بدید، روز اول به راننده سرویس آدرس اشتباهی دادم و از یه مسیری الکی تا خونه پیاده رفتم و تازه فرداش موقعی که سرویس دنبالم نیومد تازه شاهکارم معلوم شد برای خانواده
***********
اعتراف میکنم امروز سر جلسه امتحان ریاضی هرچی به جلوییم میگفتم درشت بنویس منم ببینم هی ریز مینوشت منم اعصابم خورد شد بلند شدم و جلوی مراقب محکم گذاشتم پس گردنش و گفتم مگه نمیگم درشت بنویس!!!مراقب اومد برگما گرفت و از جلسه پرتم کرد بیرون.خدا را شکر ده نمره نوشتم لااقل تژدید نمیشم!
سلام استاد
چه مثال قشنگی زدید از رحم و عدالت! حالا این شناخته شده بود و راحت می شد درکش کرد. ولی به نظرم میاد راحت میشه با هم اشتباه گرفتشون!
سلام.
- دیشب یه دزد اومد خونمون دنبال پول می گشت تو کمد
هیچی دیگه، خلاصه منم بیدار شدم از تخت اومدم پایین با هم دنبالش گشتیم.
چیزی پیدا نکردیم، آبروم رفت!
-وقتی می خوای خانمی رو از کاری منع کنی بهش بگو:
«برای پوستت خوب نیست» در 99.73 درصد موارد جواب می ده
- خداییش پشه ای که 6 طبقه میاد بالا، حقشه که نیش بزنه. زحمت کشیده کار کرده
- بابای من هر وقت پول برق زیاد میاد میندازه گردن لامپ مودم من!
-- یه تی شرت خریدم کلی مارک نایک روشه بعد رو یقه ش نوشته تولیدی برادران عباس پور
- من: بابا 10 تومن بده
بابام: برو کیفمو بیار بت بدم
سال بعد ...
من: بابا پنج تومن بده می خوام شارژ بخرم
بابام: تازه بت 10 تومن دادم چیکارش کردی؟!
- پسر داییم دهه هشتادیه مدرسه غیرانتفاعی ثبت نامش کردن سالی شش میلیون!
یادش بخیر اون وقتا ناظممون می گفت فردا 500 تومن کمک به مدرسه با خودتون بیارید، خونه ما می ریخت به هم!
- دیشب اینترنتم قطع شد
رفتم یه ذره با خانواده نشستم، باهاشون آشنا شدم
به نظر آدمای خوبی میان
زیبا بود.
با داییم رفته بودم موبایل بخریم داییم به فروشنده گفت : به نظر شما کدوم رنگو بخریم ؟
فروشنده : والا این به سلیقه ی شخصیتون برمیگرده من نمیتونم نظری بدم !
داییم : حالا شما اگه بودی کدومو میخریدی ؟
فروشنده : چی بگم والا ! شما باید بپسندین سلیقه ها متفاوته !
داییم : سلیقه ی شما کدومو میپسنده ؟
فروشنده : والا من اگر بودم نقره ای رو میخریدم !
داییم : پس اگر زحمتی نیست اون مشکی رو به ما بده …
فروشنده با تعجب گفت چرا مشکی ؟
داییم : اون نقره ایه حتما مشکلی داره که اصرار داری به ما بندازیش !
من :|
فروشنده :
طنز/ ترک فیسبوک؟
آیدین سیارسریع در روزنامه شهروند نوشت:
یک شرکت تبلیغاتی سایتی را راهاندازی کرده تا افرادی که تمایل به ترک اعتیاد به فیسبوک دارند اما از اراده کافی برخوردار نیستند، بتوانند کمتر از فیسبوک استفاده کنند. این سایت از کاربران دعوت میکند سه ماه از فیسبوک استفاده نکنند و بعد از آن ببینند آدمهای شادتری هستند یا نه. البته ما معتقدیم این راهها همهاش سوسولبازی است و معتاد به فیسبوک با عزیزم! لایک نکن و خوشگلم! پست نذار، اعتیادش را ترک نمیکند و باید به فکر راههای دیگری بود. بستن به تخت، آویزان کردن از سقف، زندانی کردن معتاد در کارتون یخچال و اقداماتی از این دست میتواند راههای بهتری برای ترک دادن معتاد به فیسبوک باشد. در همین راستا شنیدیم مرکز ترک اعتیادی به همین شکل در یکی از نقاط کشور شروع به کار کرده است. برای همین از یکی از مراقبان و پرستاران این مرکز خواستیم تجربیات خود را در مواجهه با معتادان فیسبوکی برای ما بازگو کند. خلاصه این گفتوگو در زیر میآید:
- یکی از معتادان که دچار بیماری روانی شده بود مرتب سر خود را تکان میداد و هر پنج ثانیه یک بار با خود میگفت: "با اجازه share میکنم".
- معتادان وقتی حوصلهشان سر میرفت دستهجمعی با هم آواز میخواندند و میگفتند: "کفتر کاکل به سر wi-fi . این message از من ببر wi-fi."
- برخی از معتادان روی دیوار کمپ جملات قصاری از کوروش کبیر مینوشتند و بقیه هم با ذغال به نشانه لایک خط میکشیدند که با آنها برخورد لازم صورت گرفت. جالب اینجا بود که شخص استاتوسگذار روی دیوار وقتی کشانکشان به سمت سلول انفرادی برده میشد، میگفت: "گیرم که میزنید، گیرم که میکشید. با رویش ناگزیر استاتوسها چه میکنید؟" که همانجا فیالفور ۲۰نفر بلند گفتند "لایک" و پنج نفر هم با اجازه share کردند.
- بعد از این واقعه چند نفر سراغ ما آمدند و گفتند: "ما را هم بگیرید لایکمان برود بالا!" که ما ناخودآگاه به شکل :| درآمدیم.
- یک روز که رفتار معتادها را زیر ذرهبین گرفته بودیم دیدیم یکی از آنها سر خود را از یک قاب چوبی بیرون آورده و بقیه هم رو به او میگویند: "عکس زیبایی است"، "very nice"، "اینجا کجاست اصغرجون؟"
- بعد از مدتی افراد حاضر در کمپ دو دسته شدند. گروه یک به گروه دو فحش میدادند و لایک میگرفتند. گروه دو به گروه یک فحش میدادند و لایک میگرفتند.
- کمکم ما هم دلسرد شدیم و با عدم مشاهده علایم بهبود در بیماران به این نتیجه رسیدیم که کلا باید بکوبیم، دوباره بسازیم! جالب اینجا بود که تعداد بسیاری از بیماران میگفتند شما بکوبید. ما اینجا هستیم! بعدا فهمیدیم میخواستند از لحظه خراب شدن خانه و لت و پار شدن خودشان فیلم بگیرند و بگذارند فیسبوک. وقتی ازشان پرسیدیم چرا؟ گفتند: فاجعه و مصیبت خیلی بیشتر لایک میخوره!
طنزی طریف بود.
سبقت از سایهها به بیشتر دویدن نیست. به سوی نور که باشی؛ سایهها در پس تواند ...
ترﮎ ﺁﺳﺎﻥ ﻓﯿﺴﺒﻮﮎ ، ﻭﺍﻳﺒﺮ , واتس اﭖ , ﻻﻳﻦ ، ﺗﺎﻧﮕﻮ
ﺑﺪﻭﻥ ﺩﺭﺩ ﻭ ﺧﻤﺎﺭﻱ ﺑﺎﺯﮔﺸﺖ ﺑﻪ ﺯﻧﺪﮔﯽ ۱۰۰ % ﺗﻀﻤﻴﻨﻲ
ﮐﺎﻣﻼً ﮔﻴﺎﻫﻲ
ﺑﺪﻭﻥ ﻋﻮﺍﺭﺽ ﺟﺎﻧﺒﻲ
ﻭ ﺑﺪﻭﻥ ﺑﺎﺯﮔﺸﺖ
ﺑﺎ ﮔﻮﺷﻲ ﻫﺎﻱ ﻧﻮﮐﻴﺎ۱۱۰۰ ﭼﺮﺍﻍ ﻗﻮﻩ ﺩﺍﺭ ﺑﻪ ﺍﻏﻮﺵ ﮔﺮﻡ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﺑﺮﮔﺮﺩﯾﺪ !
بعضیها آنقدر فقیر هستند که تنها چیزی که دارند پول است.
-------------------------
آدمها شما را به خدا
اگر قصد عاشقی دارید
عاشق همان شوید که هست
نه عاشق بتی که قرار است از او بسازید
--------------------------
پیمان شکنی یکی از شاخه های دروغ است.
---------------------
بزرگترین درسی که تاریخ بما می دهد اینست که هیچ کس از تاریخ درس نگرفته است!
---------------------
مردم اشتباهات کوچک خود را روی هم میریزند و از آن غولی میسازند که نامش تقدیر است.
داشتم سه راهی اتاقمو تعمیر میکردم … یه هو برق منو گرفت !
به بابام گفتم …
میگه: حالا پول برقمون زیاد نیاد !
من :(
بابام :?
بابابرقی :D
عتراف میکنم هر روز صبح که بیدار میشم با خودم تصمیم میگیرم
که امروز خیلی خلاق و پر انرژی باشم ولی بعد یه صدایی تو سرم میگه :
آره اینو خوب اومدی و بعد جفتمون با هم میخندیم و تصمیم میگیریم دورِهمی یه چرتی بزنیم !
توی فرهنگ ما تا شیش صبح بیدار موندن خیلی راحت تر از شیش صبح بیدار شدنه
###########
یکی از سخت ترین کارایِ دنیا انتخابِ یه فولدر آهنگ واسه تو ماشینه
###########
بعضی وقتا با یه نفر فقط کار داری ولی مجبوری به بهونه احوالپرسی بهش زنگ بزنی که تابلو نشه
بعضی وقتام فقط و فقط میخوای حال یکی رو بپرسی و صداشو بشنوی
ولی مجبوری یه کاری رو بهونه کنی که تابلو نشه
###########
فقط یه ایرونی میتونه انقدر فال حافظ بگیره تا یکیش به مشکلش جور دربیاد !
###########
اولین ضربه ی زندگیمو وقتی خوردم :
که از راه رسیدم و دیدم………….
مامان بزرگم داره با ادکلنی که داییم از انگلیس آورده پشه میکشه !
###########
بعضی وقتا با یه نفر فقط کار داری ولی مجبوری به بهونه احوالپرسی بهش زنگ بزنی که تابلو نشه
بعضی وقتام فقط و فقط میخوای حال یکی رو بپرسی و صداشو بشنوی
ولی مجبوری یه کاری رو بهونه کنی که تابلو نشه
ﻣﺎ ﺩﺍﻧﺸﺠﻮﻫﺎﯼ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﻭﻗﺘﯽ ﭼﯿﺰﯼ ﻧﻤﯿﻔﻬﻤﯿﻢ ﺍﺯ ﺑﻐﻞ ﺩﺳﺘﯽ ﻣﯿﭙﺮﺳﯿﻢ :
ﺗﻮ ﭼﯿﺰﯼ ﻣﯿﻔﻬﻤﯽ؟ ﺍﻭﻧﻢ ﻣﯿﮕﻪ ﻧﻪ
ﻭ ﻣﺎ ﺑﻪ ﺧﻮﺩ ﻣﯽ ﺑﺎﻟﯿﻢ ﻭ ﺧﻮﺷﺤﺎﻝ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﻧﯿﺴﺘﯿﻢ ﻭ ﻫﻤﮕﯽ ﻧﻤﯿﻔﻬﻤﯿﻢ !
تازه روزمون هم مبارک !
*******************
بینهایت خوشخالم که امسال مشمول تبریک روز دانشجو شدم و دوستانم برام پیام تبریک فرستادن. پارسال روز دانشجو خیلی بهم سخت گذشت خیلی!!!!!
مبارک!
ﺷﯿﺦ ﺭﺍ ﮔﻔﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﻓﻼﻥ ﺩﺍﻧﺸﺠﻮ ﻣﻌﺪﻟﺶ ﺑﯿﺴﺖ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ .
ﮔﻔﺖ : ﺳﻬﻞ ﺍﺳﺖ ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯ ﺍﻭﻝ ﺍﺑﺘﺪﺍﯾﯽ ﻧﯿﺰ ﻣﻌﺪﻟﺶ ﺑﯿﺴﺖ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ .
ﮔﻔﺘﻨﺪ : ﻓﻼﻥ ﺩﺍﻧﺸﺠﻮ ﺩﺭ ﻫﻮﺍ ﺍﻧﺘﮕﺮﺍﻝ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﺩ .
ﮔﻔﺖ : MATLAB ﻧﯿﺰ ﺩﺭ ﻫﻮﺍ
ﺍﻧﺘﮕﺮﺍﻝ ﻣﯽ ﮔﯿرد .
ﮔﻔﺘﻨﺪ : ﻓﻼﻥ ﺩﺍﻧﺸﺠﻮ ﺩﺭ ﯾﮏ ﻟﺤﻈﻪ ﺩﺭ ﺩﻭ ﺭﺷﺘﻪ ﺗﺤﺼﯿﻞ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ .
ﺷﯿﺦ ﮔﻔﺖ : ﺍﻣﯿﺮ ﺗﺘﻠﻮ ﻧﯿﺰ ﺩﺭ ﯾﮏ ﻧﻔﺲ ﻫﻒ ﻫﺶ ﺩﻩ ﺗﺎ ﺁﻫﻨﮓ ﻣﯽﺩﻫﺪ ﺑﯿﺮﻭﻥ .
ﺍﯾﻦ ﭼﻨﯿﻦ ﭼﯿﺰ ﻫﺎ ﺭﺍ ﭼﻨﺪﺍﻥ ﻗﯿﻤﺘﯽ ﻧﯿﺴﺖ .
ﺩﺍﻧﺸﺠﻮ ﺁﻥ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻣﯿﺎﻥ ﺧﻠﻖ ﺑﻨﺸﯿﻨﺪ ﻭ ﺑﺮﺧﯿﺰﺩ ﻭ ﺑﺨﻮﺭﺩ ﻭ ﺑﺨﺴﺒﺪ ﻭ ﺑﺨﺮﺩ ﻭ ﺑﻔﺮﻭﺷﺪ ﻭ ﺩﺭ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﺩﺭ ﺩﺭ ﻣﯿﺎﻥ ﺧﻠﻖ ﺩﺍﺩ ﻭ ﺳﺘﺪ ﮐﻨﺪ ﻭ ﯾﮏ ﻟﺤﻈﻪ دﺭﺱ ﻧﺨﻮﺍﻧﺪ ﻭ ﺁﺧﺮ ﺗﺮﻡ ﻫﻢ ﭘﺎﺱ ﮐﻨﺪ.
ﺟﻤﻊ ﻣﺮﯾﺪﺍﻥ ﺑﮕﺮﯾﺴﺘﻨﺪ ﻭ ﺍﺯ ﻓﺮﻁ ﺷﻮﻕ عربده ها بزدند و جامه ها بدریدند و ﺭﺍﻫﯽ ﺑﯿﺎﺑﺎﻥ بگشتند!!!
جالب بود!
رساله توجیه المسائل ایرانی ها
۱_غیبت… تو روشم می گم.
۲_تهمت… همه می گن!
۳_دروغ… مصلحتى!
۴_رشوه… شیرینى!
۵_ظلم… حقشه!
۶_مال حرام… پیش سه هزار میلیارد هیچه.
۷_ربا… همه می خورن!
۸_نگاه به نامحرم… یه نظر حلاله!
۹_مجلس حرام… یک شب که هزار شب نمی شه!
۱۰_بخل… اگه خدا می خواست بهش می داد!
آفرین
قرعه کشی (داستان کوتاه)
قرار بود پارچه ی کت و شلواری اهدایی به مدرسه، میان شاگردان قرعه کشی شود.
معلم گفت تا هر کس نامش را روی کاغذ بنویسد تا قرعه کشی کنند.
وقتی نام حسن درآمد، خود آقا معلم هم خوشحال شد.
چرا که حسن به تازگی یتیم شده و وضع مالی اش اصلا خوب نبود.
وقتی معلم به کاغذ اسامی بچه ها نگاه کرد، روی همه ی آن ها نوشته شده بود: حسن.
نتیجه مراقبه
از شخصی پرسیدند: از این همه مراقبه و توجه به خدا، چه به دست آورده ای؟
جواب داد: هیچ! اما بعضی چیزها را از دست داده ام!
خشم، نگرانی و اضطراب، افسردگی، احساس عدم امنیت و ترس از پیری و مرگ.
همیشه با به دست آوردن نیست که حالمان خوب می شود، گاهی از دست دادن ها بیشتر آسوده و راحتمان می کند.
سلام استاد
خوبید؟
استاد ببخشید! یه کاری باهاتون داشتم که مربوط میشه به درس شیمی تجزیه پیشرفته این ترم!!!!!!!!!!!!!!!
استاد کی دانشگاه هستید؟!
سلام. خدا را شکر. ان شاالله شنبه از صبح تا ساعت 1300.
8-10 امتحان دارم می توانید مرا ببینید اگر نه 1130 الی 13.
ویلیام شکسپیر گفت :
I always feel happy, you know why?
من همیشه خوشحالم، می دانید چرا؟
Because I don't expect anything from anyone
برای اینکه از هیچکس برای چیزی انتظاری ندارم
Expectations always hurt ...
انتظارات همیشه صدمه زننده هستند ...
Life is short ...
زندگی کوتاه است ...
So love your life ...
پس به زندگی ات عشق بورز ...
Be happy
خوشحال باش
And keep smiling
و لبخند بزن
Just Live for yourself and ..
فقط برای خودت زندگی کن و ...
Before you speak ؛ Listen
قبل از اینکه صحبت کنی ؛ گوش کن
Before you write ؛ Think
قبل از اینکه بنویسی ؛ فکر کن
Before you spend ؛ Earn
قبل از اینکه خرج کنی ؛ درآمد داشته باش
Before you pray ؛ Forgive
قبل از اینکه دعا کنی ؛ ببخش
Before you hurt ؛ Feel
قبل از اینکه صدمه بزنی ؛ احساس کن
Before you hate ؛ Love
قبل از تنفر ؛ عشق بورز
That's Life …
زندگی این است ...
Feel it, Live it & Enjoy it
احساسش کن، زندگی کن و لذت ببر~~~
Misagh
گرمی خواهی محال ترین اتفاق زندگیت رخ بدهد، باور محال بودنش را عوض کن .
************
برنده می گوید: ممکن است، اما مشکل .
اما بازنده می گوید: مشکل است.
************
آن اندازه که ما خود را فریب می دهیم و گمراه می کنیم، هیچ دشمنی نمی تواند .
************
حتی اگر بهترین فرد روی کره زمین هستید به خودتون مغرور نشویدچون هیچ کس از شخصی که ادعا می کند خوشش نمی آید .
************
من در رقابت با هیچ کس جز خودم نیستم .
هدف من مغلوب کردن آخرین کاری است که انجام داده ام .
بیل گیتس
************
تنها راه کشف ممکن ها، رفتن به ورای غیر ممکن ها است .
آرتور کلارک
************
برای یاد گرفتن آنچه می خواستم بدانم احتیاج به پیری داشتم اکنون برای خوب به پا کردن آنچه که می دانم، احتیاج به جوانی دارم.
ژوبرت
************
دوست تو کسی است که هرگاه کلمه "حق" از تو شنید، خشمناک نشود .
************
پیروزی یعنی :
توانایی رفتن از یک شکست، به شکستی دیگر، بدون از دست دادن اشتیاق .
***************
مردم هرگز خوشبختی خود را نمی شناسنداما خوشبختی دیگران همیشه در جلو دیدگان آنهاست .
معبودا!
به بزرگی آنچه داده ای آگاهم کن تا کوچکی آنچه ندارم نا آرامم نکند.
************
تمام محبتت را به پای دوستت بریز نه تمام اعتمادت را .
امام علی علیه السلام
************
بسان رود که در نشیب دره سر به سنگ می کوبد رونده باش
امید هیچ معجزی ز مرده نیست،
زنده باش .
************
یادها فراموش نخواهند شد، حتی به اجبار
و دوستی ها ماندنی هستند، حتی با سکوت .
************
مترسک عروسک زشتی است که از مزرعه مراقبت می کندو آدمی مترسک زیبایی است که جهان را می ترساند .
************
"دوستی" ؛ کلام زیبایی است که هرکس درکش کرد، ترکش نکرد .
************
زندگی قانون باور ها و لیاقت هاست، همیشه باور داشته باش لایق بهترین هایی .
************
اگر مایلید پیام عشق را بشنویم، بایستی خود نیز این پیام را ارسال کنیم .
تمام محبتت را به پای دوستت بریز نه تمام اعتمادت را .
امام علی علیه السلام
به دو دلیل نمیتونیم به بعضیا اطمینان کنیم :
1- اونا رو نمیشناسیم
2- اونارو میشناسیم !
دوربین موبایل رو در حالت فیلمبرداری گذاشتم تو یخچال
در رو بستم و پس از سالها بالاخره مطمئن شدم که در یخچال رو ببندی
لامپش خاموش میشه …
آخیش
عالی بود! عالی.
زیر تاریکی شب
دیدن مهتاب قشنگ است.
چه خیالی است اگر بال ندارم؟
حس پرواز که هست
حس پرواز قشنگ است.
قلمم
دفتر شعرم
همه را باد ربود
خبری نیست
رقص ژولیده نیزار قشنگ است.
در و دیوار اگر غم دارد
(گریه کن
گریه قشنگ است.)
به کسی کینه نگیرید
دل بی کینه قشنگ است
به همه مهر بورزید.
به خدا مهر قشنگ است.
دست هر رهگذری را بفشارید به گرمی
بوسه هم حس قشنگی است.
بوسه بر دست پدر.
بوسه بر گونه مادر
لحظه حادثه بوسه قشنگ است.
بفشارید به آغوش عزیزان
پدر و مادر و فرزند
به خدا گرمی آغوش قشنگ است.
نزنید سنگ به گنجشک
پر گنجشک قشنگ است
پر پروانه ببوسید
پر پروانه قشنگ است.
نزنید سنگ به هر زاغ سیاهی
به خدا زاغ قشنگ است.
چندشت میشود از کرم.
ولی کرم قشنگ است.
نسترن را بشناسید
یاس را لمس کنید
به خدا لاله قشنگ است.
همه جا مست بخندید
همه جا عشق بورزید
سینه با عشق قشنگ است.
بشناسید خدا
هر کجا یاد خدا هست
هر کجا نام خدا هست
سقف آن خانه قشنگ است.
اندکی شعر بخوانید
غزل حافظ و سعدی
مولوی، فائز و خیام
شهریار، پروین و بهار
گاه گاهی قیصر..
یاد سهراب به خیر
(روی قانون چمن پا نگذارید)
زیبا بود.
اما یادم آمد که معاویه ها هر نام زیبا و هر روش زیبا را می دردند!
!ﺳﻼم، ﻏﺮﯾﺐ ﺗﺮ از ﻫﺮ ﻏﺮﯾﺐ
!ﺳﻼم، ﻣﺰار ﺑﯽ ﭼﺮاغ، ﺗﺮﺑﺖ ﺑﯽ زاﯾﺮ، ﺑﻬﺸﺖ ﮔﻤﺸﺪﻩ
ﺳﻼم، آﺗﺸﻔﺸﺎن ﺻﺒﺮ، ﭼﺸﻤﺎن ﻣﻌﺼﻮم، ﺑﺎزوان ﻣﻈﻠﻮم، زﺑﺎن
!ﺳﺘﻤﺪﯾﺪﻩ
!ﺳﻼم، ﺳﯿﻨﻪ ﺷﻌﻠﻪ ور، ﺟﮕﺮ ﺳﻮﺧﺘﻪ، ﭘﯿﮑﺮ ﺗﯿﺮﺑﺎران ﺷﺪﻩ
ﺳﻼم، اﻣﺎم ﻏﺮﯾﺐ ﻣﻦ! ای اﻣﺎم ﻣﺠﺘﺒﯽ
شهادت پیامبر اکرم (ص)و امام حسن مجتبی(ع) تسلیت باد.
زبان هیچ استخوانی ندارد، اما آنقدر قوی است که می تواند قلب را بشکند، پس...مواظب حرف هایمان باشیم.
کجاها نباید خندید !!!/
به سرآستین پاره کارگری که دیوارت را می چیند و به تو می گوید ارباب، نخند./
به پسرکی که آدامس می فروشد و تو هرگز نمی خری ، نخند ./
به پیرمردی که در پیاده رو به زحمت راه می رود و شاید چند ثانیه ی کوتاه معطلت کند ، نخند ./
به دبیری که دست و عینکش گچی است و یقه پیراهنش جمع شده، نخند ./
به دستان پدرت.../
به جارو کردن مادرت.../
به راننده چاق اتوبوس.../
به رفتگری که در گرمای تیر ماه کلاه پشمی به سردارد.../
به راننده آژانسی که چرت می زند./
به پارگی ریز جوراب کسی در مجلسی... /
به پشت و رو بودن چادر پیرزنی در خیابان.../
به اشتباه لفظی بازیگر نمایشی.../
نخند ...نخند که دنیا ارزشش را ندارد .../
که هرگز نمی دانی چه دنیای بزرگ و پر دردسری دارند،آدم هایی که هر کدام برای خود و خانواده ای، همه چیز و همه کسند./
آدم هایی که برای زندگی تقلا می کنند.../
بار می برند.../
بی خوابی می کشند.../
کهنه می پوشند.../
جار می زنند.../
سرما و گرما را تحمل می کنند.../
و گاهی خجالت هم می کشند/
خیلی ساده ... نخند دوست من!!!/
هرگز به آدم ها نخند/
آه از بی بته های لافزنی که قدر دستان پینه بسته را نمی فهمند!
پایان یافتن ماه صفر و فرا رسیدن ماه شریف و پر خیر و برکت
«ربیعالاول» مبارک باد!
ممنون.
بزرگترین لذت در زندگی انجام کاریست که دیگران میگویند: تو نمیتوانی!
به گونهای زندگی کنید که وقتی فرزندانتان به یاد عشق، عدالت، صداقت و مهربانی می افتند،
شما در نظرشان تداعی شوید ... !
تنها صدایی که منو به زندگی امیدوار میکنه
صدای کنده شدن ته دیگ با قاشق از ته قابلمه است ^_^
سلام استاد
خوبید؟ خیلی خوشحال شدم امروز شما رو سر جلسه امتحان دیدم!!! یاد امتحان آلی3 مون افتادم!!! موقع امتحان آلی3 یه سر اومدید کلاسی که ما بودیم . بهمون موفق باشید گفتید و رفتید!!!!
امروز اولین امتحان کارشناسی ارشد. بدون دوست های قدیمی!!
سلام. موفق باشید!
ای احمدیان به نام احمد صلوات/هر دم به هزار ساعت از دم صلوات/از نور محمدی دلم مسرور است/پیوسته بگو تو بر محمد(ص) صلوات/عید برشما مبارک
ان شاالله بر همه مبارک باشد.
به نام خدا.
سلام.
بعد بیست و دو روز و با دادن امتحان های سخت اومدم خونه.
اصلا فکر نمیکردم ارشد اینقدر سخت باشه.تو عمرم اینقدر درس نخوندم که تو ارشد خوندم.
دلم برای صندوقچه یه ذره شده بود.البته سر میزدم ولی خوب کامنت نمیذاشتم.
سلام. ان شاالله که خوب بود امتحانات.
سر جلسه امتحان یه آقا بغل دستم نشسته بود
منم داشتم بهش توضیح میدادم که چجوری تقلب کنه! اونم فقط گوش میداد امتحان که شروع شد پا شد ورقه هارو پخش کرد!
آیا میخواهید همیشه و همه جا بدرخشید؟
به خودتان مقداری اکلیل بزنید..
من امتحان کردم خوب جواب داد.
سلام استاد
استاد جلسه اول شیمی آلی 1 از یه جنگلی صحبت کردین که شبیه آمازون بود و شیمی آلی رو بهش تشبیه کردین. اسمش چی بود.
احساس میکنم دارم توش گم میشم.
سلام. همون جنگل آمازون بود که برزیلیوس شیمی آلی را به اون تشبیه کرده بود. من گفتم اگر به طریق صحیح وارد نشید آلی همون طوره. نترسید ان شاالله درست می شه.
حکایت پندآموز
روزی لقمان به پسرش گفت: امروز به تو سه پند خواهم داد که کامروا شوی.
اول اینکه سعی کن در زندگی بهترین غذای جهان را بخوری!
دوم اینکه در بهترین بستر و رختخواب جهان بخوابی!
سوم اینکه در بهترین کاخ ها و خانه های جهان زندگی کنی!
پسر لقمان گفت: ای پدر! ما یک خانواده بسیار فقیر هستیم چطور من می توانم این
کارها را انجام دهم؟
لقمان پاسخ داد:
- اگر کمی دیرتر و کمتر غذا بخوری، هر غذایی که می خوری، طعم بهترین غذای جهان را می دهد.
- اگر بیشتر کار کنی و کمی دیرتر بخوابی، در هر جا که خوابیده ای، احساس می کنی و
بهترین خوابگاه جهان است.
و
- اگر با مردم دوستی کنی و در قلب آنها جای بگیری، آن وقت بهترین خانه های
جهان مال توست...
کافی است کمی فکر کنیم!
مورد داشتیم زده به سیم آخر…اما یکی سیم آخرو زده به برق
**********
مورد داشتیم رو تردمیل برعکس دَویده چاق بشه
************
از طرف می پرسند چرا پرنده ها زمستان از شمال به جنوب پرواز می کنن ؟ میگه : آخه من امتحان کردم..... پیاده خیلی راهه
*********
یه زوج میرن مسافرت لندن. خانمه تو اتاق یه موش می بینه از همسرش میپرسه انگلیسی بلدی بری به صاحب هتل بگی اینجا موش هست؟ اونم میگه البته که انگلیسی بلدم. میره به رئیس هتل میگه
Do you know Tom & Jerry?
Yes I do.
Jerry is here
************
آرنولد شوارتزینگر خیلی سعی کرد ....
.
.
.
.
سایر حروف الفبا رو هم در اسم و فامیلیش جا بده منتها ثبت احوال بهش اجازه نداد
*************
یکی از بچه ها روایت میکرد: رفته بودم سربازی، روز اول نشوندنمون رو زمین… جناب سروان داد زد : کی اینجا لیسانس ریاضی داره؟!! منم با ذوق و شوق دستمو بردم بالا گفتم : من جناب!!! گفت : پاشو اینا رو بشمار!!
*************
هـرکـاری میکنــم آیفـونـم بـه اینتـرنــت وصــل نمیشــه . . . دکمـه شـو کـه میــزنـم در خــونـه بـاز میشــه ..!! پس این ملّت چی میگن ما با آیفون میایم اینتـرنــت؟؟
اگرمی خواهی محال ترین اتفاق زندگیت رخ بدهد، باور محال بودنش را عوض کن .
************
برنده می گوید: ممکن است، اما مشکل .
اما بازنده می گوید: مشکل است.
************
آن اندازه که ما خود را فریب می دهیم و گمراه می کنیم، هیچ دشمنی نمی تواند .
************
حتی اگر بهترین فرد روی کره زمین هستید به خودتون مغرور نشویدچون هیچ کس از شخصی که ادعا می کند خوشش نمی آید .
************
من در رقابت با هیچ کس جز خودم نیستم .
هدف من مغلوب کردن آخرین کاری است که انجام داده ام .
بیل گیتس
************
تنها راه کشف ممکن ها، رفتن به ورای غیر ممکن ها است .
آرتور کلارک
************
برای یاد گرفتن آنچه می خواستم بدانم احتیاج به پیری داشتم اکنون برای خوب به پا کردن آنچه که می دانم، احتیاج به جوانی دارم.
ژوبرت
************
دوست تو کسی است که هرگاه کلمه "حق" از تو شنید، خشمناک نشود .
************
پیروزی یعنی :
توانایی رفتن از یک شکست، به شکستی دیگر، بدون از دست دادن اشتیاق .
***************
مردم هرگز خوشبختی خود را نمی شناسنداما خوشبختی دیگران همیشه در جلو دیدگان آنهاست .
در کتاب چار فصل زندگی
صفحه ها پشت سرِ هم می روند
هر یک از این صفحه ها، یک لحظه اند
لحظه ها با شادی و غم می روند...
گریه، دل را آبیاری می کند
خنده، یعنی این که دل ها زنده است...
زندگی، ترکیب شادی با غم است
دوست می دارم من این پیوند را
گر چه می گویند: شادی بهتر است
دوست دارم گریه با لبخند را
(قیصر امین پور)
ممنون
زندگیست دیگر!
همیشه که همه رنگهایش جور نیست،
همه سازهایش کوک نیست!
باید یاد گرفت با هر سازش رقصید،
حتی با ناکوک ترین ناکوکش...
اصلا رنگ و رقص و ساز و کوکش را فراموش کن!
حواست باشد به این روزهایی که دیگر برنمی گردد...
به فرصت هایی که مثل باد می آیند و می روند و همیشگی نیستند،
به این سالها که به سرعت برق می گذرند....
قلب، مهمانخانه نیست که آدم ها بیایند
دو سه ساعت یا دو سه روز توی آن بمانند و بعد بروند...
قلب، لانه ی گنجشک نیست که در بهار ساخته می شود
و در پاییز باد آن را با خودش می برد...
قلب؟ راستش نمی دانم چیست!
اما این را می دانم که فقط جای آدم های خیلی خوب است ❤
"نادر ابراهیمی"
سلام
سلام استاد
خوبید؟ خانواده محترمنون خوبند؟
خواستم تولدتون رو تبریک بگم.امیدوارم همیشه سلامت و تندرست باشید.
سلام. خدا را شکر. سلام می رسانند. ممنونم.ان شاالله خداوند شمل و همه دانشجویان عزیزمرا در پناه خود حفظ کند.
به نام خدا
سلام.
سلام استاد.تولدتون مبارک.ان شاالله سال های سال سایتون بالاسر ما دانشجوها و خانواده محترمتون باشه.
سال های سال سرزنده و شاد باشید.
سلام. ممنونم. ان شاالله شما و همه دانشجویان عزیزم سلامت و منوفق باشند.
سر امتحان استادها سوالاتی میدن که تا حالا ما ندیدیم.
در عوض ما هم جواب هایی میدیم که اونا به عمرشون ندیدن!
من با ایام امتحانات خیلی حال میکنم البته به غیر از قسمت امتحاناش.
استرسی که ما موقع باز کردن سایت دانشگاه واسه دیدن نمره مون داریم تروریست ها برای عملیات انتحاری ندارن !
تنها سودی که رشته تحصیلیم تا الان داشته این بوده که هروقت میرم تو آشپزخونه بابام میگه:
مهندس دو تا چایی بیار بخوریم….
اصلا شور و شعف خاصی توی جمله “دیدی گفتم” وجود داره !
لامصب یه جور احساس دانایی خفن به آدم دست میده اون لحظه !
یکی از شیرین ترین لحظه های دوران مدرسه این بود که
ناظم یا معلم پرورشی سر زنگ ریاضی میومد در کلاس
میگفت بچه های گروه سرود میتونن برن!
- شما یادتون نمیاد
خودمم یادم نمیاد
مال خیلی وقت پیشه!
بعله
- یکی از فانتزیام اینه که خواهرم اسمش سحر باشه
توی ماه رمضون صداش کنیم
سحر، سحره
تا سحره پاشو سحری بخور سحر!
- دنیاى مزخرفیه، دو ساعت به موج و ساحل فکر کنى انگار نه انگار
اما دو دقیقه که به مورچه فکر کنى، تمام تنت شروع میکنه به خاریدن!
- بعضی وقتا میخوام شب شام سبک بخورم
ولى یه ندایى از اعماق وجودم خودش زنگ میزنه پیتزا سفارش میده!
- اگر دیدی جوانی بردرختی تکیه کرده
سریع بیاریدش کنار یهو سیبی چیزی
میخوره توسرش چارتافرمول به فیزیک اضافه میکنه بدبخت میشیم هاااا
- تو خونه شما هم کاربرد توری پنجره اینه که نذاره پشه ها از خونه برن بیرون!؟
- تنها یکی از 1000 مرد، رهبر مردان دیگر می شود.
999 نفر دیگر دنباله رو زنهایشان هستند.
“گروچو مارکس”
داستانک
روزی دست پسر بچهای در گلدان کوچکی گیر کرد و هر کاری کرد، نتوانست دستش را از گلدان خارج کند. به ناچار پدرش را به کمک طلبید. اما پدرش هم هر چه تلاش کرد نتوانستند دست پسر را از گلدان خارج کنند. گلدان گرانقیمت بود، اما پدر تصمیم گرفته بود که آن را بشکند. قبل از این کار به عنوان آخرین تلاش به پسرش گفت: «دستت را باز کن، انگشتهایت را به هم بچسبان و آنها را مثل دست من جمع کن. آن وقت فکر میکنم دستت بیرون میآید.»
پسر گفت: «میدانم اما نمیتوانم این کار را بکنم.»
پدر که از این جواب پسرش شگفتزده شده بود پرسید: «چرا نمیتوانی؟»
پسر گفت: «اگر این کار را بکنم سکهای که در مشتم است، بیرون میافتد.»
شاید شما هم به سادهلوحی این پسر بخندید، اما واقعیت این است که اگر دقت کنیم میبینیم همه ما در زندگی به بعضی چیزهای کمارزش، چنان میچسبیم که ارزش داراییهای پرارزشمان را فراموش میکنیم و در نتیجه آنها را از دست میدهیم.
آفرین.
سلام استاد
خوبید؟
سوال همیشگی! استاد کی دانشگاه هستید؟ !!!
می خواستم پایان نامه ای که ازتون امانت گرفتم رو براتون بیارم.
سلام. امروز دفاع دکتر سلمان بود، بودم.فردا و پس فردا مامانم را باید اسکن ببرمنیستم. ان شاالله پنجشنبه هستم اما تزدیر نمی شود.
اثرات شادی:
یک گروه از دانشمندان استرالیائی برای مطالعه اثرات شادی بر سلامت انسان دست به آزمایش جالبی زدند.
آنها خون تعدادی از مبتلایان به افسردگی رابه یک گروه شش تایی از خوکچه های هندی تزریق کردندو مشاهده کردند که هر شش خوکچه پس از دو ساعت مردند.
در مرحله بعد خونی را که از انسان های بسیار شاد و با نشاط گرفته شده بودرا به شش خوکچه دیگر تزریق.و دیدن بعد از طی دو ساعت همه شش خوکچه مردند.
آنها نتیجه گرفتند خون آدم به خوکچه نمیسازه. هیچی دیگه الان دارن یه آزمایش دیگه طراحی میکنن.
سلام استاد
ببخشید یک روز دیگه میام ان شاالله هفته بعد!!!
اسکن؟! امیدوارم چیز مهمی نباشه و حال مادرتون خوب باشه.
استاد حالا که میگید دیر نمیشه جسارتا من پنجشنبه نمی تونم بیام دانشگاه!!
نمی دونستم دفاع آقای دکتر رحمانی بوده! تبریک!
سلام. خدا را شکر مساله ای نیست. چکاپ سالانه پس از لطف بزرگ خدا به ما (در سال قبل) است.البته عمر و همه چیز ما در دست اوست. ممنون
شنبه انشاالله دامغانم. از یک شنبه.
بله ممنون دکتر سلمان لایق این دفاع و کار خوب بود.
پسر فاطمه، نور هدی
سبزترین باغ بهار خدا
با تو دل از غصه رها می شود
پاکتر از آینه ها می شود
ای گل گلزار خدا، یا حسن عسکرى (ع)
آینه ی قبله نما یا حسن عسکرى (ع)
میلاد یازدهمین حجت خداوند، پیام آور آیینه و روشنی، بر رهروان صدیقش مبارک باد!
مامان بزرگم فوت کرده
بابای عروسمون زنگ زده برای تسلیت
حالا سوتی های من تواین دو دقیقه مکالمه:
دخترم خدا بیامرزدشون:خواهش میکنم
خدا بندگان شماروهم رحمت کنه!!
کی فوت کردن:دیشب عصر
ببخشید دخترم مزاحم شدم:خواهش میکنم
مزاحم هستید،خدافظ
قیافه من بعداز قطع کردن o_0
زده به سرم یه پورشه بخرم 800 میلیون تومن
.
.
.
.
اما هرطورحساب میکنم 800 میلیون کم دارم
**************
گوشیمو گذاشتم رو حالت پرواز...
از طبقه 8ام پرتش کردم رو هوا...
افتاد خورد وخاکشیر شد..
نمیدونم این چ قابلیت مسخره ایه...!!!!!!
کارنمیکنه که ....!!!!!!!
***************
دلــــم برای پاریـــــــــس تنگ شده
خعـــــــلی وقته نرفــــــتم اونجا
دقیقا ازروزی که ب دنــــــــــیا اومدم
*****************
اولیا شلخته...
دومیا پاتخته...
سومیا رییسن..
چهارمیا پلیسن...
پنجمیا روفوزه یه وری میرن تو کوزه..
یادش بخیر یه پا خنگول بودیم!
*************
از وظایف مهم یه دانشجو اینه:
.
.
.
.
درمقابل فهمیدن درس مقاومت کنه ..
***************
چرا تو اینترنت همه توی عکساشون.
درحال گشت وگذار وتفریح وخندن.
ولی تو کامنتاشون از غم دوری وجدایی و...درحال زار زدنن؟
سر کارگذاشتن مارو عایا؟
دوربین مخفیه؟
بلاخره مشکل دارن
غم دارن یاهمه چی ردیفه؟
ماچیکارکنیم؟
بلاخره غصه بخوریم براشون یا حسودی کنیم برای خوشیشون ؟
خدایی تکلیف مارو روشن کنن دیگه
اعتراف میکنم...
اعتراف میکنم سوم دبستان که بودم یه روز معلممون مدرسه نیومد منم ظهرش رفتم در خونشون که یه کوچه بالاتر از ما بود تکلیف شبمو ازش گرفتم.
***********************************
اعتراف میکنم به عنوان 1 مهندس میخواستم دیوار رو سوراخ کنم، شک داشتم که از زیر جایی که میخوام سوراخ کنم سیم برق رد شده باشه، واسه اینکه برق نگیرتم فیوز رو قطع کردم، تازه وقتی دیدم دریل کار نمیکنه کلی غصه خوردم که دریل سوخت!
**************
اعتراف می کنم پسر همسایمون دوتا سی دی از ویدیوکلوپ برداشته بود. گفتم که بده من هم ببینم. اون هم گفت به شرط اینکه یه سی دی جدید بدی. من هم که هیچی نداشتم رو یه سی دی الکی نوشتم کشتی رانی در کوهستان و بهش گفتم این فیلم رو هیچ جا ندارن. خیلی خوبه! خلاصه خیلی تعریف کردم اون دوتا سی دی رو ازش گرفتم ...
**************
اعتراف می کنم یکی از سوالات دوران کودکی من این بود که تو جاده چرا ما هر چی از ماشین ها سبقت می گیریم، اول نمی شیم...
**************
اعتراف می کنم تو بچگی هام یه بار بابا و مامان من دعوا کردن، من هم رفتم یه عالمه حشره کش زدم به خودم که بمیرم ... وصیت نامه هم نوشتم تازه، توش حلالشون نکردم که عذاب وجدان بگیرن!
***************
اعتراف می کنم دو هفته قبل داشتم می رفتم جلسه، خیلی عجله داشتم، بهترین کت و شلوارم رو پوشیده بودم. باورتون نمی شه، وقتی از جلسه برگشتم خونه و درست دم در بود که فهمیدم همه این مدت با دمپایی بودم!
***************
اعتراف می کنم یه بار داشتم پشت سر یه بنده خدایی حرف می زدم توی یه جمعی، خیلی از دستش عصبانی بودم. یه کم هم غیرمنصفانه و البته بی ادبانه حرف زدم. وقتی حرفم تموم شد یکی از بچه ها گفت: دیگه چیزی نمیخوای بهش بگی! گفتم: چرا، هر چی به اون عوضی بگم حقشه اما همین بسشه، چطور مگه؟ گفت: چون هفته قبل اومده خواستگاری خواهرم و عقد کردن. الان تقریبا هر شب می بینمش، گفتم پیغامی داری بهش برسونم...
اعتراف می کنم کلاس اول دبستان بودم تحت تاثیر این حرفا که نباید به غریبه آدرس خونتون رو بدید، روز اول به راننده سرویس آدرس اشتباهی دادم و از یه مسیری الکی تا خونه پیاده رفتم و تازه فرداش موقعی که سرویس دنبالم نیومد تازه شاهکارم معلوم شد برای خانواده
***********
اعتراف میکنم امروز سر جلسه امتحان ریاضی هرچی به جلوییم میگفتم درشت بنویس منم ببینم هی ریز مینوشت منم اعصابم خورد شد بلند شدم و جلوی مراقب محکم گذاشتم پس گردنش و گفتم مگه نمیگم درشت بنویس!!!مراقب اومد برگما گرفت و از جلسه پرتم کرد بیرون.خدا را شکر ده نمره نوشتم لااقل تژدید نمیشم!
به نام خدا
سلام.
استاد کلبه جدید برامون میسازین؟
سلام. با کمال میل. ببخشیداز تاخیر.