کلبه شازده کوچولو

مثل سیب سرخ قصه ها
عشق را
          ازمیان
                  دو نیمه
                            می کنیم
نیمه ای از آن برای تو
نیمه دگر برای من
بعد. . .
نیمه ها هم از میان
                    دو پاره
                            می شوند
پاره ای برای روح
پاره ای برای تن

نظرات 82 + ارسال نظر
شازده کوچولو پنج‌شنبه 25 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 09:50 ب.ظ

چهار سال داشتم، آنقدر که هنوز بوی بهار دیوانه ام کند، مستم بدارد ..
و با شکوه بود لحظات تحویل سال، کنار شما، آنقدر که بی بهانه اشک به چشمهایم باشد ..
سرم را از پنجره ی ماشین بیرون آورده بودم، که باد توی صورتم بخورد ..
به نازنین مادرم گفتم : زمین که به دور خورشید می چرخد، چرا سر ما گیچ نمی رود ؟
با خنده گفت :‌ " آرام می رود آخر .. اگر تند بچرخد،‌ اگر خیلی سریع بگذرد، سرت گیج می رود " .....
فقط می خواهم برای مادرم بنویسم، که سرم گیج می رود .. سرم گیج می رود مادر ... .. من حالا، از شادی شکوفه های بهارنارنج، ازین برگ های سبز، از سلام غریبه و آشنا به بهار، ازین روزها که سریع می گذرد، من ازین سین های سر سفره سرم سوت می کشد .. گیج می روم .. مادر ...

شازده کوچولو جمعه 26 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 10:50 ب.ظ

سلام مطهره جان
خوش آمدی دیوار عزیزم

طالبی یکشنبه 28 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 12:08 ب.ظ

نوروز پاسداشت عشق های کوچکی است که زنده مانده اند
و روز تعظیم در برابر عشق های بزرگی است
که عظمت را کوچک می دانند
پس به تو در نوروز سلام می کنم
که بزرگترین عشق این کوچکی.
فرزانه عزیزم پیشاپیش عید نوروز مبارک.امیدوارم سالی سرشار از موفقیت و تندرستی و خوشبختی را در کنار خانواده محترمت داشته باشی.التماس دعا.

شازده کوچولو یکشنبه 28 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 08:29 ب.ظ

سلام استاد

سلام مقدسه جان
بهار بر تو هم شادباش
اما من بهار رو دوست ندارم
دلگیره واسم

سلام

معماری پناه یکشنبه 28 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 08:46 ب.ظ

سلام فرزانه جان
عیدت مبارک
تو ام بیای به کلبمون خوشحال میشم دیوار عزیزم

شازده کوچولو چهارشنبه 2 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 11:12 ق.ظ

به نام خدای خوبیها

سلام استاد
سال نو مبارکااااااااااااااااااا
صد سال به این سالها
ان شا الله عمر با عزت ،تن سالم، سالی پر از خیر و برکت باشه واستون

مطهره جان خوش آمدی عزیزم فقط
ساقیا آمدن عید مبارک بادت
امسال که آمدی به کلبه ام عیدی نرود از یادت

سلام
ممنون

رحیمی نژاد چهارشنبه 2 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 04:53 ب.ظ

به نام خدا
سلام
شازده کوچولو ممنون که به یادمی .منم به یاد دوستان هستم. انشالله اگه خدا بخواد همدیگرو خواهیم دید .
دوستت دارم. آدمهایی که بدون دیدن یاد کسی رو میکنن روح بزرگی دارن .دوستی ما بر اساس منفعت طلبی نیست و این با ارزشه.
سربلند باشی عزیزم

شازده کوچولو پنج‌شنبه 3 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 05:00 ب.ظ

سلا خانم رحیمی نژاد عزیز
خوش آمدی عزیزکم
من هم خیلی دوستت دارم
به امید دیدار

شازده کوچولو شنبه 5 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 10:52 ق.ظ

امام صادق(ع):
نوروز روزیست که در آن قائم ما اهل بیت ظهور می کند.

امید که با فضل خداوند سال فرج مهدی زهرا باشد

رنجبری سه‌شنبه 15 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 10:29 ق.ظ

سلام . نوروز مبارک

سلام

شازده کوچولو سه‌شنبه 15 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 11:02 ق.ظ

دو قطره آب که به هم نزدیک شوند، تشکیل یک قطره بزرگتر میدهند...

اما دوتکه سنگ هیچگاه با هم یکی نمی شوند !
پس هر چه سخت تر و قالبی تر باشیم،
فهم دیگران برایمان مشکل تر، و در نتیجه
امکان بزرگتر شدنمان نیز کاهش می یابد...
آب در عین نرمی و لطافت در مقایسه با سنگ،
به مراتب سر سخت تر، و در رسیدن به هدف خود
لجوجتر و مصمم تر است.
سنگ، پشت اولین مانع جدی می ایستد.
اما آب... راه خود را به سمت دریا می یابد.
در زندگی، معنای واقعی
سرسختی، استواری و مصمم بودن را،
در دل نرمی و گذشت باید جستجو کرد.
گاهی لازم است کوتاه بیایی...
گاهی نمیتوان بخشید و گذشت...
اما می توان چشمان را بست وعبور کرد
گاهی مجبور می شوی نادیده بگیری...
گاهی نگاهت را به سمت دیگر بدوزی که نبینی....
ولی با آگاهی و شناخت
و آنگاه بخشیدن را خواهی آموخت

شازده کوچولو چهارشنبه 16 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 11:21 ق.ظ

سلا استاد
سلام آقای رنجبری
ممنون

سلام

شازده کوچولو چهارشنبه 16 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 11:21 ق.ظ

این روزهـــــــــا
عجیب دلم بچــــگی میخـــــواهــــــد
خستــــه ام...!
یک قلم لطفـــا....؟!
میـــــخواهم خـــــــودم را خطــــ خطــــی کنــــــم!

رحیمی نژاد یکشنبه 3 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 05:35 ق.ظ

به نام خدا
سلام
سلام شازده کوچولوی عزیز
خوبی؟
چه خبرا؟
موفق باشی

سلام

رحیمی نژاد یکشنبه 3 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 12:25 ب.ظ

به نام خدا
دو و چهار و سه ، چهار.... منزل ِ خداست؟

الو، سلام این منم مزاحمی که آشناست..

هزار دفعه این شماره را دلم گرفته است؛

ولی هنوز پشت خط ، در انتظار ِ یک صداست...

شما که گفته اید پاسخ سلام واجب است؛

به ما که می رسد حساب ِ بنده هایتان جداست؟

الو؛ دوباره قطع و وصل ِ تلفنم شروع شد!

خرابی از دل ِ من است یا که عیب سیم هاست؟!

چرا صدایتان نمی رسد کمی بلند تر...

صدای من چطور؟ خوب و واضح و رساست؟

اگر اجازه می دهی، برایت درد و دل کنم؛

شنیده ام که گریه بر تمام درد ها دواست؛

دل ِ مرا بسوی خود بخوان که تا سبک شوم

پناهگاه ِ این دل ِ شکسته خانه شماست؛

خدایا مرا ببخش ، باز هم مزاحمت شدم

دوباره زنگ می زنم؛ دوباره تا خدا خداست...

رحیمی نژاد یکشنبه 3 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 12:30 ب.ظ

بهار آمد تا بگوید :

حتی اگر نمی شود که همیشه سبز ماند ،

ولی می توان دوباره و دوباره و دوباره ،

سبز و پر شکوفه و پر از جوانه شد ...

شازده کوچولو یکشنبه 3 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 02:21 ب.ظ

ارسطو را گفتند: "ادب از که آموختی؟"
.
.
.
.
.
.
.
ارسطو قدری نگریست و گفت: نه! وجدانا کجای قیافه ی من به لقمان می خوره؟!


شازده کوچولو سه‌شنبه 12 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 09:25 ق.ظ

خیالت را چه کنم !

نه آوای کمانچه و تنبور می فهمد

نه رقص سحر انگیز شاعرانه ای!

تنها برای دل خود نیست که عاشقم

از روز ازل

سرشتم بخدا

عاشقانه شد! . . .

شازده کوچولو سه‌شنبه 12 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 09:26 ق.ظ

سلام استاد روزتون مبارک

سلام
ممنونم

گیلار سه‌شنبه 12 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 02:43 ب.ظ

به نام خدا


سلام

تمامی اشعار و مطالب دوستان زیبا بود
ممنون
بر شاخه ای نشستی و سیبم نمی شوی
و
دو قطره آب...
و کامنت استاد در ابتدا
فوق العاده بودند

موفق باشید

سلام
ممنون

گیلار شنبه 23 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 07:33 ب.ظ

به نام خدا


سلام


دنیا را بد ساخته اند … کسی را که دوست داری ، تو را دوست نمی دارد … کسی که تورا دوست دارد ، تو دوستش نمی داری … اما کسی که تو دوستش داری و او هم تو را دوست دارد … به رسم و آئین هرگز به هم نمی رسند … و این رنج است …

دکتر شریعتی

همیشه به کسی فکر کن که تو رو دوست دارد، نه کسی که تو دوستش داری.

ویلیام شکسپیر

سلام

شازده کوچولو پنج‌شنبه 28 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 10:10 ق.ظ

به نام دوست
سلام استاد
سلام گیلار عزیز
ممنون از حضورتون

غضنفر میره نانوایی
نانوا میگه هر کسی اومد
بگو پشت سرت نایستد
نون نمی رسه
غضنفر هم هر کسی می اومده
می گفته بیا جلوی من بایست
پشت سرم نون نمی رسه

سلام
ببحشید ماموریت بودم.

شازده کوچولو چهارشنبه 3 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 03:07 ب.ظ

سلام استاد
خواهش می کنم خدا ببخشه


چهار شمع به آهستگی می‌سوختند، در آن محیط آرام صدای صحبت آنها به گوش می‌رسید.شمع اول گفت: من صلح و

آرامش هستم، هیچ کسی نمی‌تواند شعله مرا روشن نگه دارد من باور دارم که به زودی می‌میرم....... سپس شعله

صلح و آرامش ضعیف شد تا به کلی خاموش شد شمع دوم گفت: من ایمان و اعتقاد هستم، ولی برای بیشتر آدمها دیگر

چیز ضروری در زندگی نیستم پس دلیلی وجود ندارد که دیگر روشن بمانم......... سپس با وزش نسیم ملایمی

ایمان نیز خاموش گشت.

شمع سوم با ناراحتی گفت: من عشق هستم ولی توانایی آن را ندارم که دیگر روشن بمانم، انسانها من را در حاشیه

زندگی خود قرار داده‌اند و اهمیت مرا درک نمی‌کنند، آنها حتی فراموش کرده‌اند که به نزدیکترین کسان خود

عشق بورزند .............. طولی نکشید که عشق نیز خاموش شد.

ناگهان کودکی وارد اتاق شد و سه شمع خاموش را دید، گفت: چرا شما خاموش شده‌اید، همه انتظار دارند که شما تا

آخرین لحظه روشن بمانید ......... سپس شروع به گریستن کرد........... پــــــــس...شمع چهارم گفت:

نگران نباش تا زمانیکه من وجود دارم ما می‌توانیم بقیه شمع‌ها را دوباره روشن کنیم، مـن امـــید هستم.


با چشمانی که از اشک و شوق می‌درخشید ..... کودک شمع امید را برداشت و بقیه شمع‌ها را روشن کرد

سلام

معماری پناه دوشنبه 8 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 06:27 ب.ظ

زندگی همچون بادکنکی است در دستان کودکی
که همیشه ترس از ترکیدن آن لذت داشتنش را از بین میبرد

شاد بودن تنها انتقامی است که میتوان از دنیا گرفت
پس همیشه شاد باش

امروز را برای ابراز احساس به عزیزانت غنمینت بشمار
شاید فردا احساس باشد اما عزیزی نباشد

کسی را که امیدوار است هیچگاه ناامید نکن
شاید امید تنها دارائی او باشد

اگر صخره و سنگ در مسیر رودخانه زندگی نباشد
صدای آب هرگز زیبا نخواهد شد

هیچ وقت به خدا نگو یه مشکل بزرگ دارم
به مشکل بگو من یه خدای بزرگ دارم

دوست داشتن بهترین شکل مالکیت
و مالکیت بدترین شکل دوست داشتن است

خوب گوش کردن را یاد بگیریم
گاه فرصتها بسیار آهسته در میزنند

وقتی از شادی به هوا میپری
مواظب باش کسی زمین رو از زیر پاهات نکشه

مهم بودن خوبه
ولی خوب بودن خیلی مهم تره

فراموش نکن قطاری که ار ریل خارج شده، ممکن است آزاد باشد
ولی راه به جائی نخواهد برد

میتوانی بگوئی : صبح به خیر خدا جان
یا بگوئی : خدا به خیر کنه، باز صبح شده
انتخاب با توست

اگر در کاری موفق شوی
دوستان دروغین و دشمنان واقعی بدست خواهی آورد

زندگی کتابی است پر ماجرا
هیچگاه آن را به خاطر یک ورقش دور نینداز

مثل ساحل آرام باش
تا مثل دریا بی قرارت باشند

جائی در پشت ذهنت به خاطر بسپار
که اثر انگشت خداوند بر همه چیز هست

یک دوست وفادار تجسم حقیقی از جنس آسمانی هاست
که اگر پیدا کردی قدرش را بدان

فکر کردن به گذشته
مانند دویدن به دنبال باد است

باد همیشه می وزد
میتوانی در مقابلش هم دیوار بسازی، هم آسیاب بادی
تصمیم با توست

آدمی ساخته افکار خویش است
فردا همان خواهد شد که آنروز به آن می اندیشد

برای روزهای بارانی سایه بانی باید ساخت
برای روزهای پیری اندوخته ای باید داشت

برای آنان که مفهوم پرواز را نمیفهمند
هر چه بیشتر اوج بگیری کوچکتر میشوی

فرق است بین دوست داشتن و داشتن دوست
دوست داشتن امری لحظه ایست
ولی داشتن دوست استمرار لحظه های دوست داشتن است

اگر روزی عقل را بخرند و بفروشند
ما همه به خیال اینکه زیادی داریم فروشنده خواهیم بود

علف هرز چیه؟!
گیاهی که هنوز فوایدش کشف نشده
پس هرگز دنیا را بی ارزش حساب نکن

زنان هوشیارتر از آن هستند
که مردانگی خود را به همسران خود نشان بدهند
سعی کن اعتمادت از آنها سلب نشود

تاریک ترین ساعت شب درست ساعات قبل از طلوع خورشید است
پس همیشه امید به روشنایی داشته باش

چه خوب می شد اگر، اطلاعات را با عقل اشتباه نمی گرفتیم و عشق را با هوس
و حلال را با حرام و دنیا را با عقبی و رحمان را با شیطان

بیا لبخند بزنیم بدون انتظار هیچ پاسخی از دنیا

شازده کوچولو پنج‌شنبه 1 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 03:04 ب.ظ

به نام خدای مهربان
سلام استاد. خداقوت هم به شما و هم به تمامی اهالی صندوقچه
بالاخره امتحانات این ترم هم تموم شد ومن شادم و دعای شبهای امتحان که:
خدایا این ترم بگذره از ترم بعد میخونم همچنان ادامه دارد.
ولی ناراحتم که تنها و تنها یک ترم از کارشناسیم مونده و غصه دارم از اینکه دیگه سعادت حضور در محضر استاد عزیزمون رو ندارم. استاد صداهای ضبط شده تون یه دنیا خاطره ساخته واسمون. ان شا الله که در کلبه و در مقاطع بالاتر بازهم شاگردیتون رو میکنیم و از محضرتون بهره مند هستیم.
آمین
استاد به خاطر همه مطالبی که یادمون دادین از آلی و سنتز گرفته تا حکایت و شعر و جک و درس زندگی تشکر و به خاطر همه درس نخونیها بخشش

سلام
ممنونم

اگر می شود یک سی دی از ضبط شده ها را به من هم بدهید. ممنون

شازده کوچولو شنبه 3 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 02:25 ب.ظ

سلام استاد
تا بال و پر عشق به جانم دادند

در وادی عاشقان مکانم دادند

گفتم که کجاست کعبه‏ی اهل ولا

در گاه حسین (ع) را نشانم دادند
عیدتون مبارک

درمورد سی دی ها هم به روی چشم خدمت می رسم

سلام

ممنونم

شازده کوچولو شنبه 31 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 06:18 ب.ظ

سلام استاد

ماه مبارک آمد، ای دوستان بشارت
کز سوی دوست ما را هر دم رسد اشارت
آمد نوید رحمت، ای دل ز خواب برخیز
باشد که باقی عمر، جبران شود خسارت

ماه تلنگر بندگی مبارک

سلام
حلول ماه مبارک رمضان بر شما و تمامی مسلمانان واقعی مبارک

شازده کوچولو پنج‌شنبه 23 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 10:15 ب.ظ

به نام خدا
سلام استاد. خوبین ان شا الله؟
سالها روی خورشید خاکستر پاشیدند تا خورشید را خاموش کنند . اما نمی دانستند خورشید خاموش شدنی نیست.
و حالا می خواهند ما را از مسیر خورشید دور کنند اما نمی دانند ما در مسیر خورشید قد می کشیم.
توهین امریکای ملعون به مقدسترین آفریده خداوند بر شما و همه اهالی صندوقچه تسلیت

سلام
ممنون
گورشان را می کنند.
دین خدا را یاورانی است و...
خودش.

شازده کوچولو دوشنبه 6 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 09:11 ق.ظ

باغ شب من کاش درش بسته بماند

ای کاش کلید سحرش گم شده باشد


شب تیره و تار است و بلا دیده و خاموش

انگار که قرص قمرش گم شده باشد


چاهی است همه ناله و دشتی است همه گرگ

خواب پدری که پسرش گم شده باشد


آن روز تو را یافتم افتاده و تنها

در هیبت نخلی که سرش گم شده باشد


پیچیده شمیمت همه جا ای تن بی سر

چون شیشه عطری که درش گم شده باشد....

«سعید بیابانکی»

رحیمی نژاد یکشنبه 12 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 09:49 ق.ظ

به نام خدا
سلام به شازده کوچولوی خودم. خوبی؟

امام رضا(ع):
به خداوند خوشبین باش, زیرا هر که به خدا خوشبین باشد, خدابا گمان خـوش او همراه است, و هر که به رزق و روزى اندک خشنود باشد, خـداوند به کردار اندک او خشنود باشد , و هر که به اندک از روزى حلال خشنود باشـد, بارش سبک و خانـواده اش در نعمت باشد و خـداوند او را به دنیا و دوایـش بینا سازد و او را از دنیا به سلامت به دارالسلام بهشت رساند.

استاد سه‌شنبه 1 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 06:39 ب.ظ

سلام
همان گونه که خدمتتان عرض کردم این جماعت لافزن از نام شما نیز در جهت سرکوب عقده های خود سوء استفاده کرده اند. بد نبودتا بیشتر انسانهای سالم بشناسند این لافزنان بی بته را!
امروز مطلع شدم پستی در وبلاگتان بوده که حذف کرده اید. در این که دانشجویان عزیزم که مرا می شناسند مدافع حق هستند شکی نداشتم و ندارم و ممنونم.
اما می خواستم عرض کنم سوابق را نگه دارید در دادگاه احتمالی به درد می خورد هر چند سوابق در سیستم مرکزی وبلاگها قاعدتا ذخیره می شود.
حالا متوجه می شوید این که می گویم برخی چقدر پلیدند و این که این من بودم که با یاری خدا و پیروی از روش مولا ع توی دهنشان زدم و کسی را قدرت این کار نبود یعنی چه.

نکته ای هم به برخی ها که تحت تاثیر پدر خوانده اند اما رگه هایی از سلامت در رفتارشان و کردارشان دیده ام و امید به نجاتشان دارم:
تحت تاثیر پدر خوانده قرار نگیرید. با آی پی خود (در جهت اهدافش) پیغام و پسغام نگذارید. این بی جنم از قربانی کرده همه شما ابایی ندارد. اگر آتویی از شما در دست دارد از همان می توان علیه خودش استفاده کرد. گفتم که آینده شما به آینده سیاه او گره نخورد و مهمترین علت دست نگهداشتن من برای برخی عدم پیگیری ها هم این است.
نکته ای هم به پدر خوانده: کمی مرد باش این قدر دوستانت را تهدید نکن! اما بد هم نیست! دست کم لافهایت آشکار می شوند!

شازده کوچولو چهارشنبه 2 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 06:09 ب.ظ

به نام خدا
سلام استاد

من مدتهاست که چوب این آدمها را میخورم شاید از همان ترم یک. اما من هرگز قدرت ایستادن در مقابلشان را نداشتم. آنقدر زبان باز و به قول شما بی بته اند که گاهی به انسان بودنشان شک میکنم.
راجع به ان پست هم از همین افراد بودند که از اعتماد و کمک خالصانه من سو استفاده کردند. روزهایی که این پست در وبلاگم بود من دل شکسته بودم و به غرورم برخورده بود. حس میکردم با این کلمات می توانم کمی به زخمی که خوردم التیام ببخشم . اما وقتی از روزگار اسف بار آنها که به قول شما ملون هستند و فقط ادعا گرند پست را حذف کردم تا بدانند حناشان دیگر رنگی ندارد.

استاد آن روز در اتاقتان گفتید من از بعضیها که هنوز سنی ندارند متعجبم که چرا اینگونه اند؟!!!
استاد من از ترم یک در بهتم.در بهت کسانی که همانطور که به آدم می خندند طناب دارمان را می بافند.
در بهت سادگی خودم

و خدا رو شکر که شما مثل یک پدر و حقیقتا دلسوز در کنارمان هستید و راهنمایی مان میکنید

سلام
خداوند هیچ وقت شیطان را بر بندگان سالمش مسلط نمی کند. توکل واقعی به خدا کوههای مشکلات را متلاشی می کند گرد و غبار که عددی نیستند.
کسی که به خدا توکل کند خدا کفایتش می کند.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد